جامعه سینما:پرستو فرخی/شرط بندی مردان بر سر ریش و سبیل و یا «سبیل گرو گذاشتن»، نماد قمار بر سر هویت مردانگی است که از دیرباز بین مردان مرسوم بوده. سبیل سمبل اقتدار بوده که اعتبارش را از تفاوت با بدن منتسب به زنان وام گرفته است.
وجه ممیزه هایی که بدن منتسب به مرد با زن دارد، نشان بزرگ منشی بوده است. همانگونه که معمولا تصویر خدایان در اساطیر، به شکل پیرمردی ریش سفید به نمایش درمی آید و خدا به شکل زن متصور نمیشود بلکه معمولا این طرف شر ماجرا ست که زن تصویر میشود کدخدایان مردان اند. زنان، جادوگران و عفریته هایی تصویر میشوند که در برابر خیر مردانه می ایستند. آدم مرد است و حوا زن و مقصر بدبختی نوع بشر و نماد گناه.
در کتاب کالیبان و ساحره هم سیلویا فدریچی، زنده سوزی زنان ملقب به ساحره( که به درمان گیاهی زنان برای سقط جنین و یا زایمان مشغول بودند) را بعنوان مجازات مخالفت با کلیسا، اسقف ها و دانش مردمحور بعنوان پروژه تولید بدن های رام زنانه شرح می دهد. ضرب المثل «مرده و قولش» هم از همین اعتبار مردانگی در مقام انزجار از زنانگی گفته می شود.
در زمان ناصرالدین شاه هم حتی برای تنبیه خواجگان حرمسرا به آنان لباس زنانه می پوشاندند و مجبور به رقص در مجالس زنانه می ساختند یعنی برای مردان حتی از نوع خواجگان مجازاتی بدتر و تحقیرآمیزتر از شبیه شدن به زنان وجود نداشت.
گزارشگر فوتبال را قبلا با جمله معروف «نان پدر و شیر مادر حلالت» نقد کردم . از آن اتفاق به بعد حساسیتم روی کلمات و ترویج زبانی شان بیشتر شده چون از آن پس، آنان را نه به چشم یک گزارشگر، بلکه به چشم سوژه مردانه پروبلماتیک فمینیستی میفهمم. مردانگی هژمونیک که باید روی آن بیشتر دقت کرد و شناخت تا بتوان بخوبی از پس حل این معضل برآمد تا بدانیم زن چگونه زن شده است.(صفحه شخصی نویسنده)