مختص جامعه سینما: سکینه رفیعی فرد| دو نهاد خانواده و جامعه از نخستین پایگاههای تربیتی و پرورشی انسان هستند که هویت فردی و اجتماعی افراد را تشکیل داده و بیش از عوامل دیگر بر هم تأثیر گذاشته و از هم تأثیر میگیرند و اما قبل از نقش مهم جامعه و پیش از هر نوع رابطهٔ درون خانوادهای اعم از رابطهٔ والد فرزندی و یا خواهر برادری این رابطهٔ زن و مرد است که میتواند ضامن امنیت و پایداری خانواده و همینطور رشد و شکوفایی نسل پس از خود باشد.
سریال «در انتهای شب» در قسمتهای ابتدایی با ارائهٔ صحنههایی از زندگی زوج جوانی متعلق به طبقهٔ متوسط جامعه بخشهایی از تنشها و بحرانهای رابطهای که در آستانهٔ فروپاشی است را به تصویر میکشد. مشکلاتی که بیننده در ابتدا گمان میکند بیشتر بر پایهٔ بحرانها و تنگناهای مالی و اقتصادی است ولی بعدها معلوم میشود فراتر از آنچه که در ظاهر نشان داده شد، مسائل و گرههای دیگری در زوایای ناشناختهٔ رابطهٔ این زوج نهفته است که پس از جدایی و طلاق بصورت فریادی اعتراض گونه از دهان زن و مرد جوان خارج میشود.
اما نکتهٔ قابل تأمل داستان«در انتهای شب» در کنار بررسی تأثیر بحران مالی بر پایداری روابط امروزی آن هم در سالهای ابتدایی شروع زندگی، توجه به مهمترین و اصلیترین مسائل خانواده یعنی ارتباطات عاطفی و زناشویی است که اساس و بنیان زندگی خانوادگی بر پایهٔ آنها شکل میگیرد؛ مسائلی که طبق دادههایی که داستان تا اینجا به ما ارائه میدهد در طول زندگی این زوج یا توجه خاصی به آن نشده یا حداقل تلاشی برای حل نمودن آنها صورت نگرفته است.
در واقع در عصر دسترسی فراوان به علوم روانشناختی و مراکز مشاوره و همینطور گسترش تبلیغات با موضوعات روانشناسی و انگیزشی آن هم با عناوین و شعارهای دهن پُر کن در فضای مجازی انتظار میرود که این زوج جوان که هر دو دارای تحصیلات دانشگاهی ( در گذشته رابطهٔ استاد شاگردی ) و قاعدتا آشنا با مسائل روز جامعه هستند، حتی الامکان میبایست زمان و برنامهای جهت بررسی مشکلات جدی زندگی خویش آن هم از طریق مراجعه به کارشناسان و متخصصین این حوزه و کشف جنبههای آسیبزای زندگی خویش مییافتند تا اینکه به ظاهر برای اولین بار پس از طلاق بیننده را با شنیدن مگوهای گذشتهٔ این رابطه شوکه کنند؛ آن هم در شرایطی که خانم خانه مدت کوتاهی پس از طلاق به قصد احوالجویی از همسر سابق خود یا یافتن بهانهای برای صحبت کردن از وضعیت فرزندشان از نارضایتی و ناکارآمدیهای رابطهٔ گذشته با خشمی فرو نخورده صحبت کند.
این رفتار حداقل برای زوج جوانی که در محیط و جامعهٔ دانشگاهی و هنری رشد کرده و فعالیت نمودهاند، نمیتواند آنچنان قابل درک و فهم باشد و اگر هم این چنین باشد، چه میشود گفت جز ابراز ناراحتی و تأسف از مشاهدهٔ این همه پیچیدگی در روابط انسانی همراه با کم دانشی در بررسی به موقع آن که در جامعهٔ به ظاهر آگاه امروزی روز به روز افزایش مییابد.