مختص جامعه سینما: روزگار را طوری ساختهاند که هرکسی فکر میکند یک دوران کوتاه گذرا دارد و تا میتواند باید برای آیندهاش خوشهچینی کند. نمونهاش سعید عزیزی است؛ کسی که فضای مجازی و تلویزیون را مملو از حضور کاسبکارانه خود کرده و در نقشهای متعددی ظاهر میشود: روانشناس، سخنگو، عالم دینی، مصلح اجتماعی، مشاور خانواده و حتی استندآپ کمدین!
این ترکیب عجیب، نهتنها مرزهای تخصص را زیر پا میگذارد، بلکه به یک سؤال اساسی دامن میزند: آیا همه چیز را میتوان با هم ترکیب کرد؟مسئله کجاست؟در دنیای امروز، مرزهای تخصص و صلاحیت بهراحتی نادیده گرفته میشوند. رسانهها چهرههایی مانند این شخصیت همه کاره، را بدون در نظر گرفتن استانداردهای علمی و حرفهای، بهعنوان مرجع به جامعه معرفی میکنند. اما آیا صرف حفظ قرآن یا حضور در صداوسیما، به کسی اجازه میدهد که در تمامی حوزههای خانواده، ازدواج، نوجوانان و جوانان نظر بدهد؟
۱️⃣ چند نقش همزمان؟ آیا فردی که خود را هم کارشناس سبک زندگی، هم مشاور تربیتی و هم تحلیلگر اجتماعی معرفی میکند، واقعاً در همه این حوزهها متخصص است؟
۲️⃣ استندآپ کمدی در برنامه قرآنی؟ آیا چنین ترکیبی نشاندهنده خلاقیت است یا صرفاً تلاشی برای جذب توجه و پررنگتر کردن حضور رسانهای؟
۳️⃣ جایگاه رسانه و مسئولیت آن؟ چرا رسانهها بدون حساسیت علمی، چنین افرادی را برجسته میکنند؟
۴️⃣ مخاطب آگاه یا فریبخورده؟ آیا مردم آگاهانه این افراد را دنبال میکنند یا صرفاً تحت تأثیر ظاهر، لحن جذاب و تبلیغات رسانهای قرار میگیرند؟
این وضعیت نهتنها به گسترش اطلاعات سطحی و نادرست منجر میشود، بلکه اعتبار دانش و تخصص واقعی را زیر سؤال میبرد. وقت آن رسیده که میان “شهرت” و “صلاحیت” تمایز قائل شویم!
محسن سلیمانی فاخر