جامعه سینما: ژان لوک گدار در مقاله «چه باید کرد؟ » در سال ۱۹۷۰ ترجمه صالح نجفی می نویسد:
۱٫ باید فیلمهای سیاسی بسازیم.
۲٫ باید سیاسی فیلم بسازیم.
۳٫ حکم اول و حکم دوم ضد همدیگرند و برآمده از دو تصور متضاد از جهانند.
۴٫ حکم اول برآمده از تصور معنیگرا و مابعدطبیعی از جهان است.
۵٫ حکم دوم برآمده از تصور مارکسیستی و دیالکتیکی از جهان است.
۶٫ مارکسیسم با مذهب اصالت معنی (ایدئالیسم) میجنگد و تصور دیالکتیکی از جهان با تصور مابعدطبیعی.
۷٫ این مبارزۀ قدیم با جدید است، مبارزۀ افکار جدید با افکار قدیم.
۸٫ هستی اجتماعی آدمیان طرز تفکرشان را تعیین میکند.
۹٫ مبارزۀ قدیم و جدید مبارزۀ طبقههای اجتماعی است.
۱۰٫ فیلم سیاسی ساختن یعنی عضو طبقۀ بورژوا ماندن.
۱۱٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی قرار گرفتن در جایگاه طبقۀ پرولتاریا.
۱۲٫ فیلم سیاسی ساختن یعنی توصیف وضعیتهای گوناگون.
۱۳٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی تجزیه و تحلیل انضمامی وضعیتهای انضمامی.
۱۴٫ فیلم سیاسی ساختن یعنی ساختن فیلمی چون صداهای بریتانیایی.
۱۵٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی مبارزه به قصد نشان دادن فیلمی چون صداهای بریتانیایی در تلویزیون انگلستان.
۱۶٫ فیلم سیاسی ساختن یعنی تلاش برای فهم قانون جهان عینی به قصد تبیین علّیِ جهان.
۱۷٫ سیاسی فیم ساختن یعنی تلاش برای فهم قانون جهان عینی به قصد تغییر آن جهان در میدان عمل.
۱۸٫ فیلم سیاسی ساختن یعنی توصیف وضع مصیبتبار جهان.
۱۹٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی نشان دادن پیکار انسانها.
۲۰٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی ویران کردن رسم فیلم سیاسی ساختن با سلاح نقد و انتقاد از خویش.
۲۱٫ فیلم سیاسی ساختن یعنی ترسیم منظری کامل از رویدادها زیر لوای حقیقت فی نفسه.
۲۲٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی برساختنِ تصویرهای فوق کامل از جهان زیر لوای حقیقت نسبی.
۲۳٫ فیلم سیاسی ساختن یعنی بیان اینکه چیزها چگونه واقعیاند. (برشت)
۲۴٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی بیان اینکه چیزها واقعاً چگونهاند. (برشت)
۲۵٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی مونتاژ کردن فیلم قبل از فیلمبرداریِ آن، یعنی ساختنِ آن در حین فیلم گرفتن و ساختن آن پس از فیلم گرفتن. (ژیگا ورتُف)
۲۶٫ فیلم سیاسی ساختن یعنی اکران یک فیلم قبل از تولید آن.
۲۷٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی تولید یک فیلم قبل از اکران آن، یعنی یاد گرفتنِ تولید فیلم با پیروی از این اصل که:تولید است که چند و چون اکران را تعیین میکندسیاست است که چند و چون اقتصاد را تعیین میکند.
۲۸٫ فیلم سیاسی ساختن یعنی فیلم گرفتن از دانشجویانی که مینویسند: اتحاد ــ دانشجویان ــ کارگران.
۲۹٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی دانستن این مهم که وحدت برآمده از مبارزۀ دو ضد است (لنین) به قصد دانستن این حقیقت که آن دو یکیاند.
۳۰٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی مطالعۀ تضادهای میان طبقههای اجتماعی به یاری تصویرها و صداها.
۳۱٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی مطالعۀ تضادهای میان روابط تولید و نیروهای مولّد.
۳۲٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی شهامت اینکه بدانیم کجا ایستادهایم و از کجا آمدهایم، یعنی دانستنِ جایگاه خویش در فرایند تولید به قصد تغییر آن.
۳۳٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی شناخت تاریخ مبارزههای انقلابی و از آنها خط گرفتن.
۳۴٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی تولید شناخت علمی پیکارهای انقلابی و تاریخ آنها.
۳۵٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی دانستن این حقیقت که فیلم ساختن فعالیتی ثانوی است، پیجشی کوچک در روند انقلاب.
۳۶٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی استفاده از تصویرها و صداها به سان لب و دندان برای گاز گرفتن.
۳۷٫ فیلم سیاسی ساختن در باز کردن چشم و گوش خلاصه میشود.
۳۸٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی خواندن گزارشهای رفیق جیانگ چینگ (همسر صدر مائو).
۳۹٫ سیاسی فیلم ساختن یعنی رزمنده بودن.(از کانال سینما پارادیزو)