مختص جامعه سینما:سیده زینب موسوی/فیلم«عنکبوت»به مشکلات فرهنگی و روانی خانواده ای که«سعیدحنایی»قاتل زنجیره ای در آن رشد یافته اشاره دارد و می خواهد رفتار نابهنجار و تربیت بنیادگرایانه مادر را نقد کند اما کسانی که مستند«..و عنکبوت آمد»مازیار بهاری را دیده باشند متوجه خواهند شد که چقدر در روایت حقیقت ناصادق و آشفته است.
فیلم رونوشتی ابتر از این مستند است که حتی دیالوگ های کلیدی داخل فیلم هم کپی برابر اصل بوده و نشان می دهدکه نویسنده و محقق فیلم یکبار هم سراغ پرونده های این جنایتکار نرفته و منبع تنها همین مستند بوده است.
فیلم«عنکبوت »کاملا دور از واقعیت است و آنهم به این دلیل که خانواده حنایی،زن و مادر و فرزندش انقدر طرفدار او بودند و بر بی ارزش بودن جان این زنان تاکید می کنند . احتمالات زیادی وجود داشته که قتل ها با همدستی خانواده حنایی بوده و کاملا هوشیارانه با برنامه ریزی قبلی،در هنگام دستگیری،اعضای خانواده را بی خبر جلوه داده اند،خانواده ای که حتی اگر دستشان به خون آغشته نبود امابا ذهن هایی قاتل و بیمار،آدمکش هایی هستند که به وضوح اعلام می کنند که قانون دست انها را برای کشتن ادم ها بسته است.برای نمونه در مستند فرزند او آشکارا اعلام می کند که راه پدرش را ادامه خواهد داد.
فیلم در شخصیت پردازی و وفاداری به واقعیت بسیار سطحی عمل می کند.مخالفت زن حنایی در سکانس آخر هم که کاملا بر خلاف واقعیت خود تحریفی بزرگ در فیلمی است که بر مبنای واقعیت ساخته شده است.فیلم تنها به روایت ادمی با افکار شبه داعش اشاره دارد که به قاضی می گوید بر طبق روایات عمل کردم.
«ابراهیم ایرج زاد» حتی اگر بر واقعیت می خواست فیلم را بنا کند می توانست فیلم را از منظر درام و پرداخت شخصیت دراماتیزه کند .مزاحمت یک راننده برای همسرش در فیلم قوه عمل و واکنشی به این شدت و حدت را بر نمی تابد.
نویسنده می توانست کمی از زندگی روسپیان را در درام جای میداد که در چه مناسبات و بافتی به روسپیگری روی آورده اند این گونه مخاطب زوایای دیگری را از معضلات اجتماعی می دید تا اینکه به زندگی سانسور شده این قاتل تمرکز کند.
از سویی دیگر فیلمساز در شخصیت پردازی یک قاتل جانی مناسب عمل نمی کند و تنها به عقایدو متعصب بودنش اشاره دارد.معمولا اگر فیلمسازی فیلم را بر مبنای مستندبنا کند و دلایل عدم شخصیت پردازی و ارتباطات و مفصل بندی را به حقایق موجود در واقعه ارتباط دهد اثار قابل تاملی خلق نمی شود و این در حالی است که در عنکبوت فیلمساز حتی واقعیات را حذف می کند.
اینکه اطرافیان و حتی افراد قضایی در صحنه جرم از قاتل جانبداری می کنند و او فردی شجاع به توصیف میکند باعث شده بود که اشخاصی چون سعید حنایی احساس افتخار و با اختیار و تشخیص خود محکمه و مظلمه بسازند.
ایرج زاد می توانست در این فیلم همین نشانه ها میپرداخت. به خانواده،همسایگان بستگان و کسانی که حس افتخار را در حنایی تقویت کرده بودند.«مهین قدیری» نیز در مستند«مهین»در زمان اعترافات خود،شخصیتی پیچیده و باهوش و بی گناه از خود نشان داد .مستندی که از این فیلم به مراتب اصولی تر است.
فیلم حتی در بازسازی و طراحی لوکیشن ها و لهجه ابتر است و مملو از اشتباهات این چنینی است نویسنده و فیلمسازحتی نشانه هایی از لوکیشن مشهد نشان نمی دهند و تنها به یک تابلوی خین عرب بسنده می کند.حنایی در سکانسی روزنامهای میخواند که در تیتر درشتی نوشته:«قاتل شانزدهمین قربانی را به قتلگاه برد»در صورتی که تا قبل از دستگیری حنایی پلیس تنها از ۱۱قتل مطلع بود و بعد از دستگیری به ۵ قتل دیگر اعتراف می کند.
فیلم ضمن آنکه چیزی به ادبیات و درام در واقعیت اضافه نمی کندبلکه حتی اگر در اصل ماجرا هم این گونه باشد باز تاکید بر اینکه تنها مشتری زنان روسپی در مشهد رانندگان کامیون بوده اند منطق روایی ندارد .شاید یکی از معدود سکانس های خوب و منطبق بر اصل ماجرا ،سکانس نخستین کچکاری حنایی است.القصه اینکه به نظر می رسد فیلم عنکبوت یکی از علتهای اصلی ساخته شدن عنکبوت مقدس است.