جامعه سینما:علیرضا حسن خانی/آنچه که باعث میشود «تومان» از جایی که اسلافش ایستادهاند چندین قدم جلوتر بیاید نه رویکرد جاهطللانهٔ مرتضی فرشباف به تصویر و حرکت وزین دوربین است و نه جسارتش در روایت یک داستان بدیع؛ تومان از جایی قدم به پیش میگذارد که موضوعی بسیار گفته و دستمالی شده را مورد بازخوانیای نوین و مدرن قرار میدهد و در این بازخوانی، سلحشورانه به مبارزه با تمام تکرارها و کلیشهها میپردازد:
اختلاف طبقاتی! نمایش تیره روزیهای مردم در ترک دیوار و خانههای مخروبه و لباسهای زهوار در رفته و ماشینهای لکنته و خانوادههای رو به اضمحلال و یأس و یأس و یأس همواره نمود و طرفدار بیشتری از هر جلوهای دیگر در سینمای ایران داشته است.
در این میان تومان مثل یک گل خودرو در این برهوتِ مأیوس سر برآورده؛ با پیشنهادات جدیدی برای مواجهه با فقر و اختلاف طبقاتی. داوود تجسد یک سرخوردگی طبقاتی و الگوی قهرمان تعویض و ارتقای طبقه اجتماعی است.
در اینجا یک درنگ کوتاه برای یادآوری عبورهای طبقاتی منجر به «تازه به دوران رسیدگی» لازم است. تعویض طبقههایی بیشتر برآمده از رانت و پول کثیف. گریز داوود از طبقهاش از این جنس نیست. با رانت و زد و بند حاصل نشده. او طبقهاش را به مدد تواناییاش در قمار ارتقا میدهد. با این حال دچار یک دلزدگی هم هست. داوود دلزده از محیط پیرامونش و آدمهای معمولی و قابل پیشبینی و مکنت زدهٔ اطرافش است.
این دلزدگی در رفاقت میان او و عزیز و یونس و اهمیت این دو تن برای او نمود پیدا میکند و در بی اعتنایی، تنفر و استفادهٔ ابزاری از غیر، مؤکد میشود. به این ترتیب مرتضی فرشباف به جای نمایشی باسمهای از فقر و مردم فرودست، نمایشی از عزم جدی اما با عجلهٔ این مردم برای تعویض طبقه به راه میاندازد. حمله به پراید هجوم وحشیانهای است به نماد میانمایگی و هر آنچه معمولی و دم دستی و فراوان است.
ارزشهای تفاوتهای نمادین تومان هم در همین ظرافتها نهفته است: در حمله و تخریب نشانههای فقر و شهامت دست یافتن به نمادهای یک زندگی لاکچری که در قایق تفریحی تبلور مییابد. جسارت ستودنی فرشباف اینجا هم به چشم میآید.
او به جای یک نمایش دروغ آمیز و ریاکارانه از قماربازی شکست خورده، داوود را پیروز و موفق نمایش میدهد. باخت و پاکبازیای هم اگر هست عامدانه و آگاهانه و به خواست خود اوست. اویی که حتی در صفر مطلق هم توان بیرون کشیدن پیروزی از لیگ نیوزیلند را دارد. فرشباف عصیان طبقاتی را معنا و جلوهای عینی، عملیاتی و آموزنده میبخشد: بیرون ریختن ذهنیت فقیر و تابوهای ذهنی محنت زده.