جامعه سینما:علی حاتم/فیلم “شبح آزادی” یکی ازواپسین آثار لوییس بونوئل کارگردان بزرگ سورئالیست،هجویه ای است علیه بی معنایی نظم موجود و مناسبات اخلاقی حاکم بر جامعه معاصر.اما چه شباهتی میتواند بین این اثر و “بازیهای زبانی” ویتگنشتاین وجود داشته باشد؟
در سکانسی مشهور ازفیلم شبح آزادی،افرادی متشخص به ضیافتی برای قضای حاجت دعوت شده اند.دردنیایی که بونوئل به تصویرمیکشد غدا خوردن درجمع عملی است مذموم، و بالعکس قضای حاجت کاری است لذتبخش که دستجمعی انجام میشود. حتی گفتگوی حضار با یکدیگرنامتعارف است. درواقع گفتگوها ازبازی زبانی نا آشنایی پیروی میکنند.
ویتگنشتاین در دوره دوم حیات فکری خویش و در کتاب “تحقیقات فلسفی” نشان داد که رابطه بین واژگان زبان و اشیاء(ابژه ها) ازطریق نحوه ی کاربرد واژه ها و عملی که با آنها انجام میشود مشخص میگردد؛ پس دیگر نمیتوان زبان را صرفا ابزاری بیطرف برای انتقال معنای واقعیت دانست.
ویتگنشتاین در فصل اول کتابش به طرح این موضوع پرداخت که کودکان زبان را نه ازطریق فهم معنای واژه ها، که ازطریق کاربرد آنها هنگام عمل فرا میگیرند .ما در بدو تولد هیچ زبانی را نمیدانیم، و مفاهیمی مثل “خوب” یا “بد” را بسته به شرایط فرهنگی ای که زبان مادریمان در آن شکل گرفته میاموزیم ، یعنی براساس قواعد یک بازی زبانی خاص. دربخشی ازسکانس یاد شده، دختربچه (سوفی) با صدای بلند به مادرش میگوید “من گشنمه” و مادر با لحنی تند(گویی فرزندش با صدای بلند گفته ادرار دارد) به او تذکر میدهد بکار بردن این کلمه بی ادبی است.
سوفی معنای”بی ادبی “را از واکنش و نوع رفتار مادر، و با توجه به نحوه ی کاربرد کلمات درک میکند. چند لحظه بعد وقتی یکی از مدعوین (پروفسور) احساس گشنه گی میکند با صدایی آهسته از خدمتکارخانه میپرسد غذا خوری کجاست ؟ سپس درون اتاقی کوچک رفع حاجت میکند!
بونوئل همچون ویتگنشتاین نشان میدهد چگونه یک بازی زبانی خاص، مفاهیم ، ارزشها و در نهایت جهان بینی ما را قوام میبخشد. نه فقط دیالوگها بلکه کلیت فیلم شبح آزادی به لحاظ قواعد و زبان سینمایی ، یک بازی زبانی متفاوت و هنجار شکن درقیاس با سینمای متعارف و تجاری محسوب میشود؛فیلمی بدون خط داستانی مشخص،با رخدادهایی غریب و تکان دهنده مانند سایرآثار بونوئل.
از: جامعه شناسی ایران