جامعه سینما:رضا صائمی /ظهور و شهرت رسانه ای چهره های مثل سوگل مشایخی محصول بحران جامعه و بحران فهم جامعه است.بحران های روانی و اجتماعی که مردم را تشنه حرف های قشنگ و راهکارهای آنی و اورژانسی برای درمان حال بد خود می کند.
در این میان حالا در کنار رشد قارچ گونه روانشناسی زرد، شاهد جان گرفتن عرفان زرد هم هستیم که با تقلیل بحران های اجتماعی و اقتصادی و سیاسی به چالش های فردی و وجودی، برای حال خوب مردم، نسخه جعلی می پیچد!.جذابیت شعر مولانا هم به کار می آید تا مخاطب را مرعوب سخن خویش کرد!.
ترویج عرفان های منفعل و خنثی ای که فاقد لحن و سخنی انتقادی است و مردم را با ارجاع صرف به درون خویش به پذیرش وضع موجود و آنچه هست دعوت میکند!.در این عرفان شیک بی خطر هیچگاه شاهد نقد قدرت و نابسامانی هایش و تاثیر مخرب آن بر روح و روان آدمها نیستم و سخنی و شعری در این باره گفته و خوانده نمی شود!.
عجیب اینکه سوگل مشایخی دکتری جامعه شناسی فرهنگی دارد اما هیچ درک و نشانی از نظریه ها و گفتمان های جامعه شناسانه در کلامش پیدا نیست!او مصداقی از عارف مسلکان مدرن سلبریتی زده است که با ساننتی مانتالیسم عرفانی و اخلاقی که ترویج می دهد، نقد قدرت را پشت نقاب فردیت نفی میکند!.همچون عمروعاص که می گفت همه چیز را گردن خدا بیاندازیم او و امثال او می کوشند مردم را ترغیب کنند تا همه چیز را به گردن خود بیاندازند!.
حذف سیاست و جامعه از روانشناسی و عرفان،سیاست گفتمان رسمی است تا با درگیر کردن مردم با خویش و مسائل وجودی خود، حال بد خود را محصول بد بودن خود دانسته و به سراغ درمان های جعلی بروند!.دنبال مُسکن های که درد را درمان نمی کند، پنهان میکند.
One Comment
علیرضا
یک ویدئو از ایشان دیدم که میگفت حجاب اجباری قانونه و چون قانونه همه باید رعایت کنند…نسخه زن استاد رائفی پور با همون نوع استدلال…درباره رای دادن یا ندادن هم استدلالهای مشابه داشتند.