جامعه سینما:محسن سلیمانی فاخر /فیلم همانگونه که نقطه کور از قعر دریاها شروع می شود با غوص خسرو در دریا به پایان می رسد او از ظلمت شروع می کند به روشنائی می آید باز هم به تاریکی انتهای آبها فرو می رود این نشانه وجود دارد که قضاوت ها و برداشت های نادرست هماره در زندگی پایان پذیر نیست همانطور که نسترن در آخرین سکانس حضورش درفیلم با نشان دادن خطهای صافی که در خطای دید کج به نظر می رساند می خواهد به خسرو درس بزرگی بدهد اما خسرو با طعنه ای که به او می زند از فهم اصل این کامنت سر باز می زند .
خسروجوشکار -غواصی است که با بیماری تنفسی،به دلیل مشکلات مالی خانواده همچنان به کار زیر آب ، فرسنگها دورتر از خانه مشغول کار است.فشارهای اقتصادی و بیماری های روحی وروانی زندگی او را به هم ریخته است وتلاشهای همسرش برای بهبود وضعیت خانواده بی نتیجه مانده است.درشبی که ناهید به بهانه تولددخترشان ،همه را به مهمانی دعوت کرده است،سخنان پسر کوچک خانواده درباره حضور مردغریبه ای در منزل خسرو را نسبت به وفاداری همسرش به شک می اندازد و مهمانی به جدالی بزرگ تبدیل می شود
نقطه کور روایت یک روزه زندگی مردی است که با یک دنیا حسرت و درد به خانواده پناه آورده است و با حسرتی بیشتر خانه را ترک می کند . خانواده ای که در کشاکش بحرانهای مالی ، اسیر بیماری روحی وروانی پدر وپسر خردسالش به سر می برند. مردی که توهم خیانت همسر به جنونی می رسد که تا پای از هم پاشیدگی خانواده پیش میرود و آنسوترزنی فداکار را به تصویر می کشد که با کمبودهای زندگی می سازد و حتی با بی پولی صورتش را سرخ نگه می دارد.
خسرو نمونه ای از هزاران مردی است که تمام هم وغمش را برای تهیه سرپناهی برای خانواده اش صرف کرده است اما اوضاع بد اقتصادی کنترل درونی و روانی اش را از او ربوده است و مهم ان است که تلخی آنچه بر سر ناهید وفرزندانش آمده با یک عذرخواهی ساده جبران نمی شود اما در این میان شرایط اجتماعی حاکم در زندگی نشان می دهد که دیگر خانواده ها نیزی از این قاعده مسنثنی نیستند و آنها نیز با مشکلاتی بزرگی دست وپنجه نرم می کنند. از سویی برادر خسرو که جوانی دائم الخمر است کارش راازدست داده است ، کسی که تعادل رونی برای تصمیم گیری ندارد و به راحتی با حرف های کودک برادرش قضاوت می کند ، خواهر خسرو که با اختلافات همسرش روبروست و حال با ورشکستگی ومتواری شدن همسرش مواجه است. همکلاسی های شیما دختر خسرو،فرزندان طلاقی اند که حاصل زن وشوهری هوس باز و بی تعهد هستند و در نهایت خواهر ناهید،که برای تحصیل از یک شهرستان به تهران آمده است هم رابطه دوستانه ای با پسری خوشگذران برقرار کرده است .
نقطه کور با نگاه روانکاوانه خود نشان می دهد که یک فیلمساز دغدغه مند نمی تواند دربرابر ازهم پاشیدگی بنیان خانواده ها بی تفاوت بماند فیلمساز در برابر ناهنجاری وخشونت و خانواده های بیمار احساس مسولیت می کند. نقطه کور از سویی با نمایش زنی که حاضر است فرزند دوقلوی خود را شب به دیگران بسپارند تا خود به هرزگی مشغول شود به خسرو حق می دهد که به همسر خود شک کند و از سویی با نمایش پدر آنان که در حال عیاشی و بی مسولیتی است رابطه ای بر قرار می کند که شاید این خیانت ها و بی تهعدی ها تاوان اعمال متقابل در زندگی زناشویی است .از این رو ناهید زنی مبرا از هر گونه خطا و خیانت است.