جامعه سینما:محمدآقازاده/”متری شیش و نیم” را فیلمی به غایت ارتجاعی ، سرکوبگر و فریب گر می یابم که تصویری گله وار از مردم می دهد و آنها هیچ فاعلیتی از خود ندارند ، بیرحم و بی عاطفه اند ، نسبت به خانواده خود هیچ علقه یی ندارند و آنها هستند تا قهرمان شرور در تاریکی وجودشان مثل خورشید به تابناکی بدرخشد
این پلیس_صمد یک استثنا تصویر می شود که نگران خانواده است و برای این کار حتی به همکار فرزند از دست داده رحم نمی کند، هر چند برای خوشبختی خانواده اش هم هیج کاری نمی کند .او صورت نازل قهرمان اصلی است ، ولی ناصر خاکزاد سرکرده مواد مخدر فروش ها برای “سعادت خانواده” خود را قربانی می کند و حتی از طناب دار نمی هراسد ولی از برگشت پدر ، مادر و خواهر وبردارها به دامن فقر سیاه می هراسد . هر چند آنها نیز اینهمه عظمت روحی او را درک نمی کنند و گله وار به گذشته خود بر می گردنند. صحنه ژیمناسیک نوه خانواده جلوی ناصر به صورت نمادین او را به رستگاری می رساند و از او یک امیلی زاپاتای معکوس می سازد که از طریق اسب اش _نوه _تداوم می یابد
اما خانواده برای سعید روستایی عنصر مقدس نیست ، نهادی عقب مانده است فردی قهرمان با فداکاری برای پیشگیری از هم گسیختگی اش از خود می گذرد ، همه بدنبال نجات خودند ولی او هست که خود را بدبخت کند تا این گسست رخ ندهد . فیلم ابد و یک روز همین برنهاد را دارد . آنجا یک دختر خیرخواه این نقش را بازی می کند و در نهایت مانع خوشبختی برادرش می شود و در اینجا برادر به طور ضمنی به کام خطر می پرد . در هر دو فیلم یک کودک با هوش وتوانا هست که آینده قهرمانی تضمین شود. قهرمانی چه در صورت شرور و چه نیکخواه تکنیک و معماری فیلم هم درک هم شبح وار از پلیس و هم درکی مغول وار از مردم می دهد ، دو قهرمان صمد و ناصر در ازدحام مردم و پلیس هستند تاکار خود را بکنند .
صمد در عین پیروزی مغلوب می شود و با کمک به یک معتاد تسلیم وضع موجود می شود ولی ناصر حتی با اعدامش رها می شود در سرزمینی که کفن گرانتر از پارچه سیاه است او ضد قهرمان نیست بلکه خود قهرمان است ، با هوش ، حیله گر و از خودگذشته. نگاه ارتجاعی روستایی هم در محتوا و هم در فرم قهرمان حتی شرور را بر فراز جامعه قرار می دهد . در فضای فاقد اراده او پر از اراده است و بی اعتنا به بقیه . یکبار دست به خودکشی می زند چون تنها یکه و یگانه است . همه پلشت اند.
استقبال از این فیلم نشان می دهد تماشاگر هم همدست این نگاه تحقیر آمیز شده است و این نشان می دهد ابتذال که در جامعه تنیده شده است شکل و صورت سینمایی خود را یافته و بجای سینمایی با صورت رهایی بخش سینمایی فاشیستی و ارتجاعی نشسته است ، این زنگ خطری است که هیچکس نمی شنود چرا که این نگاه برنامه ریزی شده رواج می یابد و به همین دلیل روستایی قهرمان سینمایی می شود که در آن پولهای کثیف آن را پیشاپیش به گند وگثافت آلوده کرده است و دیگر فروختن مواد مخدر را نباید قبیح بدانیم
@aghazadehmohammad