جامعه سینما :ایمان عظیمی/شاید بتوان علی حاتمی را بهعنوان یکی از محافظهکارترین فیلمسازان زیسته در این مُلْک درنظر گرفت. آثار او هرچند در عمل با مفهوم بسیط و گاه غیرقابل توضیح «سینمای بومی-ملّی» فاصله داشتهاند ولی ما با تماشای آنها درمییابیم که اغلب این فیلمها و مجموعههای تلویزیونی در نتیجهی به ثمر نشستن یک فکر تماماً ایرانی فرصت ظهور پیدا کردهاند.
حاتمی تلاش میکند تا با استفاده از مدیوم سینما روح جمعی ما ایرانیان را بر پرده احضار کند و خلقیات مردم این جغرافیا را به شیوایی باز بیافریند، امّا این اتفاق بهغایت مهم نه در درون متن، بلکه در جهانی ورای آنچه که در آثار این کارگردان میبینیم، یعنی در فرامتن آثار او و در شخصیت خود حاتمی فرصت بروز پیدا میکند.
نقش متافیزیک در سرانجام و پایانبندی فیلمها و مجموعههای تلویزیونی او دقیقاً همان چیزیست که ما در زندگی روزمرهی خودمان با آن مواجهیم و در هنگام بلایای طبیعی و مصیبتهایی که منشأ انسانی دارند به آنها دخیل میبندیم و از این رو میتوانیم بگوییم که قضا و قدر نقشی اساسی در این میان ایفا میکند.
حاتمی به تاریخ سرگذشت حُکام قاجار علاقهمند است و علیرغم اینکه در روایتهای خود چندان پایبند به سینمای مرسوم داستانی-روایی نیست ولی نوع توجه بیحد و حصرش به بازگو کردن تاریخ شاهان قاجار عملا دستوپایش را در ارائهی یک پرداخت اصیل میبندد و حاتمی در مواجهه با ایدهای که شیفتهاش شده، همه چیزش را از دست میدهد.
عشقبازی وی با اشیاء قدیمی و جنس ملیگرایی مألوف در آثارش نیز خود گویای بسیاری از چیزهاست.درنهایت آن چیزی که علی حاتمی را بهعنوان یک هنرمند تماما ایرانی معرفی میکند، نه ساختار موجود در فیلمهایش، بلکه کلیتی به نام خلقیات ما ایرانیهاست که ذرهای از آن را وی در آثارش به نمایش میگذارد. این خلقیات گاه اصیل است و زندگی میبخشد و گاه مستاصل از تصمیمگیریست و عقیم میماند تا عاقبت هرچیز را به دست خدا بسپارد.