مختص جامعه سینما: سارا توکلی| فیلم رها به کارگردانی حسام فرهمند یکی از آثار بحثبرانگیز جشنواره فجر ۱۴۰۳ است که با روایت تلخ و نفسگیر خود از سقوط اقتصادی و بحرانهای خانوادگی، تماشاگر را به دل یک ماجرای پرتنش میکشاند. این فیلم در ایجاد تعلیق و تنش روایی موفق است، اما در برخی لحظات دچار شعارزدگی و گرهگشاییهای غیرمنطقی میشود. بااینحال، رها لحظاتی دارد که آن را از بسیاری از آثار جشنواره متمایز میکند.
شهاب حسینی، اجرای جزئینگرانه و پراحساس
یکی از مهمترین نقاط قوت فیلم، بازی درخشان شهاب حسینی است. او با مهارتی کمنظیر، شخصیتی چندلایه را به تصویر میکشد، مردی که در ظاهر سرد و بیتفاوت به نظر میرسد اما درونش مملو از زخمهای فروخورده و خشم سرکوبشده است. در نیمه اول فیلم، سکوتهای طولانی و واکنشهای کمرمق این شخصیت ممکن است مخاطب را سردرگم کند، اما هرچه داستان پیش میرود، عمق شخصیت او آشکارتر میشود و همدلی بیشتری نسبت به او شکل میگیرد. اوج بازی حسینی را میتوان در لحظات کلیدی داستان دید، جایی که تنها با نگاه و رفتار، سقوط تدریجی شخصیتش را نمایش میدهد.
غزل شاکری، اجرایی ظریف اما تأثیرگذار
در کنار شهاب حسینی، غزل شاکری نیز بازی درخشانی ارائه میدهد. بهویژه در سکانس پاسگاه، یکی از تأثیرگذارترین دیالوگهای فیلم را اجرا میکند. در این لحظه، تنش، استیصال و خشم فروخورده را میتوان بهوضوح در چهره و صدایش احساس کرد. همین لحظات، بار دراماتیک فیلم را عمیقتر میکند و باعث میشود مخاطب ارتباط احساسی بیشتری با داستان برقرار کند.
فیلمنامه، ترکیبی از تعلیق و کاستیهای روایی
فیلمنامهی رها پر از تعلیق و غافلگیری است و موفق میشود تماشاگر را تا لحظه آخر درگیر نگه دارد. روایت غیرخطی فیلم، هوشمندانه طراحی شده و حس تعلیق را تقویت میکند. اما برخی تصمیمهای داستانی، باورپذیری اثر را زیر سوال میبرد. یکی از ضعفهای عمده، سکانس حمله ناگهانی پلیس به خانهی خانواده است. در این صحنه، مأموران بدون حکم بازداشت وارد میشوند و همه را دستگیر میکنند، رویدادی که از نظر قانونی غیرمنطقی به نظر میرسد.
همچنین مشخص نیست چرا پلیس از ابتدا پدر خانواده را مجبور نمیکند تا محل خرید لپتاپ را نشان دهد. این تعلل بیدلیل، باعث میشود که داستان تا جایی کش پیدا کند که پسر خانواده آسیب ببیند و کار به بیمارستان کشیده شود. این تناقضها باعث شده برخی صحنهها بیش از حد نمایشی و غیرواقعگرایانه جلوه کنند.
ریتم فیلم، تعلیق نفسگیر در کنار افتهای گاه و بیگاه
فیلم حس ناامنی و اضطراب را بهخوبی به مخاطب منتقل میکند، اما ریتم آن در بخشهایی افت دارد. مقدمهی فیلم بیش از حد طولانی است و ورود به بحران اصلی میتوانست زودتر رخ دهد. همچنین، پس از شوک اصلی داستان، فیلم بیش از حد ادامه پیدا میکند و به جزئیاتی میپردازد که شاید تأثیر چندانی نداشته باشند. اگر پایان فیلم کمی زودتر رقم میخورد، اثرگذاری بیشتری داشت.
کارگردانی، تأثیرپذیری از فرهادی اما با امضای شخصی فرهمند
حسام فرهمند در اولین تجربه کارگردانی خود، نشان داده که درک خوبی از روابط انسانی و تنشهای اخلاقی دارد. سبک بصری و روایت او به وضوح از سینمای اصغر فرهادی تأثیر گرفته است، اما تلاش کرده جهان سینمایی مخصوص به خودش را خلق کند. قاببندیهای دقیق، فضاسازی واقعگرایانه و استفاده هوشمندانه از سکوت، از ویژگیهای مثبت کارگردانی اوست. بااینحال، برای تثبیت امضای شخصیاش، باید در فیلمهای بعدی از برخی کلیشههای سینمای اجتماعی فاصله بگیرد و روی انسجام فیلمنامه تمرکز بیشتری داشته باشد.
در میان فیلمهای جشنواره که بسیاری از آنها ناامیدکننده بودند، رها اثری است که ارزش تماشا دارد. اگر ریتم فیلم سریعتر بود و برخی صحنههای غیرضروری حذف میشد، رها میتوانست یکی از بهترین آثار جشنواره فجر باشد. بااینحال، همچنان یکی از فیلمهای قابلبحث و ارزشمند این دوره محسوب میشود. (۷.۵ از )۱۰