اختصاصی جامعه سینما: محسن سلیمانی فاخر/ در زندگی تمام افراد نعمت هایی وجود دارند که حکم شمشیر دولبه را بازی می کنند. نعمت هایی چون شهرت، ثروت، زیبایی، قدرت،محبوبیت و… خیلی مرد می خواهد که بر قله شهرت بنشینی و پایت نلغزد و به زیرنیفتی.
مهم نیست درخت سرو باشی و در تمام فصول سبز بنشینی، مهم این است گیاه سبز کوچکی باشی تا بهار تکامل پایدار بمانی و تمام طول زمستان یادآور سبزی ها باشی. رسالت این گیاه کمتر از آن سرو بزرگ نیست.
نمی توان از دایره شهرت گریخت. یک ابتکار، یک خلاقیت و یک رفتار مؤثر در نگاه افکار عمومی فرد را به دایره شهرت می رساند اما چگونه باید همراه شهرت زیست و متوقع نبود ،آسیب های این پدیده غیرقابل انکار است.
جناب ابراهیم حاتمی کیا!
شما کمی متوقع شده اید . شما که ویترینی کامل از سیمرغ ها در منزل به یادگار دارید حالا کمی صبر و تامل پیشه کنید هرچند که وانمود می کنید این اعتراضات ربطی به سیمرغ ندارد این گفته ها را بگذارید از منش و رفتار شما بفهمیم.
کارگردان محترم بادیگارد!
در جامعه صنعتی رویکرد خلاقانه حاکم است. در این جامعه بر خلاقیت و فکر تأکید می شود و چهارچوب های رفتاری را می سازند و بدین ترتیب فردسعی دارد وجود خود را ابراز کند و لذا شهرت پیش می آید. البته شما که از شهرت طلبی مبرا هستید چرا که نیازی به آن ندارید چون مشهور هستید .اما چرا تا این حد متوقع شده اید که هر زمانی که اراده کردید و فیلم ساختید باید شما در کانون توجهات قرار گیرید و این سطح توجه، از دنیای هنر و فرهنگ بالاتر می رود و به رییس دولت هم می رسد.
اقای حاتمی کیا !
اخلاقیات جمعی و تلاش گروهی بهتر است یا اخلاق و شهرت فردی؟ واقعیت این است که در دنیای فعلی سلیقه های مختلف و بازار رقابت برای ابراز سلیقه و اثبات تلاش های فردی به شدت داغ است. ایا الگوی رفتاری منحصر به فرد شما این است که هر گاه فیلم ساختید باید مورد توجه قرار بگیرد؟
در جامعه اسلامی انتظار گسست کامل از الگوهای سنتی نیست، بلکه انتظار داریم الگوهای سنتی در قالب جدید و به شیوه نو به جامعه و بخصوص قشر جوان ارائه شوند.مگر نباید آزادی در انتخاب وجود داشته باشد ،پس نباید در جامعه اسلامی با انتخاب و گزینش یک عده ای به عنوان «داور» احترام گذارد و تمکین کرد. مگر در فستیوال های گذشته همین داوران نبودند که شما را «به حق» یا« ناحق» ستودند و دیگر رقبای شما یا تمکین کردند یا چنین به تحریم و اعتراض زبان باز نکردند .
اقای حاتمی کیا !
آزادی تعریف شده اسلامی اجازه تجربه کردن و انتخاب را در دایره استانداردی به همه افراد می بخشد.شما علیرغم سخنانتان به فردگرایی بشر مدرن صحه می گذارید، اگر شما هدف والایی دارید چه قدر خوب ! و بگذارید این اهداف شما را مردم -نه منتقدین و مخالفان شما- درک کنند.
شما تریبونی برای دفاع از فیلم و اهدافتان نشوید که هر چه خواسته اید در فیلمتان می توانستید عنوان کنید و کردید و انصافا حق بدهید که کسانی روایت شما را کامل ندانند و به انتقاد بپردازند .چرا می اندیشید عده ای می خواهند یک جریان را منکوب کنند . آیا جامعه اگر می خواهد به حیات خود ادامه دهد نباید همگرایی را بین اعضای خود تقویت کند؟
کارگردان بوی پیراهن یوسف!
شما تنها کارگردانی هستید که مردم عادی و حتی روستاییان دردور افتاده ترین جای ایران شما را چونان بازیگر سوپر استاری می شناسند و این هم البته به مدد فیلم های درخشانی همچون مهاجر ، از کرخه تا راین ، آژانس شیشه ای و… که ساخته اید و نیز تجلیل های سالانه متعدد رسمی و غیررسمی و نیز دراختیار دادن تریبون هایی که باعث افتخار سازندگان و مجریان بوده است و صد البته تلاش هایتان در عرصه هنر نشات گرفته است و این شهرت و محبوبیت شما را از جرگه همکارنتان با فاصله زیادی مواجه کرده است اما اعتراضاتتان جنابعالی را مانند افرادی که جویای نام برای حفظ شهرت کاذب و دور از عرف از خود نشان می دهند جلوه داده است که نگارنده -که سالهای قبل از طرفداران افراطی شما بوده است – این اتهام را دور از شان شما می داند و البته قطعا همین گونه خواهد بود.
عالی جناب حاتمی کیا !
جامعه برای هرکدام از افراد صاحب نام عرصه هنر و فرهنگ و علم و ورزش هزینه کرده است، هنرمندانی چونان شما که مشهورید باید بدانید که حضور شما و تریبون تان در میادین هنری به معنای نمایش اخلاق اسلامی است، بنابراین کسی که در قله قرار گرفت دیگر متعلق به خودش نیست و مسئولیت هایی اجتماعی در حوزه اخلاق همچون صبوری و تامل دارد و باید مراقب باشید در دره هایی که اعتبار را می بلعند گرفتار نشوید
قطعا آگاهید که شهرت فرد را ناچارا به احترام به خطوطی که شاید مردم عادی آن را رعایت نمی کنندملزم می کند ،هنرمندان حتی نباید از چراغ قرمز رد شوند چون چشم های جامعه آنها را می بیند و اعتبار شخصیتی شان شکسته می شود اسفناکتر آنکه الگوی ناخوب جامعه می شوند. لذاهنرمندان متعهدی چون شما باید زمینه های عملکرد تان را در مواجه با گروه های به ظاهر متقابل و نامطبوع و داوری ها خود تقویت کنید.
وقتی در جمعی از ما تعریف می شود، وقتی در بنری با خط درشت می نویسند: مقدم هنرمند گرانمایه را گرامی می داریم، مفهومش این است که شهرت و آفات آن به کمین نشسته است و موذیانه لبخند می زند. درست در همین لحظه باید مراقب باشیم تا رسیدن به پایان مسیر تکامل چه بسیار فاصله است.
نویسنده متعهد کشور !
هیچ نامی همیشگی نمی شود، مگر به واسطه عمل زیبا و ماندگاری که انجام داده است. این که در فرصت اندک دنیا هدف همیشه در اوج بودن باشد قدری عجیب است. چه بسیار علمای بزرگ شیعه که در زمان حیاتشان از بیم خطرات شهرت مدتها از پذیرش مقام مرجعیت دوری گزیده اند و تنها به واسطه درخواست های مکرر مردم و سایر علمای دین این مسئولیت خطیر را پذیرفته اند.
درجمله ای امام (ره) فرمودند: «خدا نکند شهرت به جامعه ای روی بیاورد که هنوز خودشان را نساخته اند.» واقعیت این است که رسانه های گروهی پس از ورود یک نام به دایره شهرت می کوشند وی را در اندازه یک الگو و اسطوره معرفی کنند، اما از این که آیا او شرایط و ملاک های این نقش را دارد، غافل می مانند.
جناب اقای حاتمی کیا!
یک واقعیت انکارناپذیر این است که در قرن حاضر رویکرد رسانه ای بیشتر متوجه چهره های سینما، ورزش و سیاست است. سؤال اساسی این جاست که آیا الگوسازی رسانه ای صرفاً از چهره های ورزشی و سینمایی کار سنجیده ای است یا خیر؟ در همین موضوع فیلم بادیگارد لااقل در کشور خودمان چه بسیار دانشمندان جوان هسته ای داریم که عملکردشان دنیا را متحول کرده ،اما در گمنامی زندگی می کنند و دم از دم باز نمی کنند که چرا چنان شد و چرا چنان نشد، اصلا فرض بگیریم که در این دوره جشنواره با کینه توزی و دشمنی و اغراض نخواستند فیلم شما را ببیند. از شما و ایدولوژی تان انتظار می رود که چونان همین دانشمندان هسته ای کشور عمل می کردید ، باور کنید سکوت و حضور شما در ادامه محافل جشنواره و تمکین هایتان بر اعتبار هنری و وجودی شما می افزایید و فیلم و هدف فیلمتان بیشتر دیده می شد.
جناب حاتمی کیا !
شما این روزها به شدت متوقع شده اید و ازهمه انتظار همراهی دارید. میخواهید تمام آحاد جامعه هنری و فرهنگی و حتی سیاسیون متوجه فیلم هایی که می سازید بکنید و از این حیث ازشما قدردانی کنندو هر گاه در جشنواره حضور داشتید جوائز اصلی را به شما اهدا کنند و اگر این گونه نشد جشنواره را از بیخ و بن تحریم می کنید .ایا این متوقع بودن نام ندارد؟
یکی از علائمی که افراد خودشیفته بروز میدهند همین توقع داشتن بیش از حد است. این افراد فکر میکنند همیشه حق با آنهاست و در نتیجه از دیگران انتظار دارند در هر شرایطی به آنان توجه کنند.این رفتار موجب میشود آنها اصلا فکر نکنند دیگران هم جایگاه و منزلت و تخصصی دارند که باید مورد توجه قرار گیرد.
عمو ابراهیم !
شما کسی هستید که با انگیزه غیر مادی در حیطه هنر وارد شدید، اما اکنون دچار لغزش شده اید چرا که این روزها به شدت متوقع شده اید و از این رو با تامل واکنش نشان نمی دهید. با این حال شما سینماگری هستید که بخشی از سینمای ایران با شما هویت گرفته است.
عضو انجمن منتقدین سینما
One Comment
بازخورد: نقدی بر فیلم خروج /تفاوت اهداف وخط مشی «هنر سیاسی» با «هنر اعتراض»