برای جامعه سینما :محسن سلیمانی فاخر /اگرازنگاه جامعهشناسی جنسیتی بخواهیم به رسوایی ۲ بنگریم باید این اصل را مبدا قرار دهیم که تفاوتهای جسمانی مردان و زنان توسط فرهنگ و ساختار اجتماعی در جامعه و بر سرنوشت آنان جاری میشود.
این تفاوتها از جهات فرهنگی و اجتماعی به صورت شخصیتهای اختصاصی زنانه ،قلمرو خصوصی انان وایدئولوژیهای مبتنی بر کلیشهای بودن تصویر و شخصیت زن همچون جنس ضعیف و وابسته به مرد تعریف می شود که این نگرش ها از «اخراجی ها» تا «رسوایی ها »ی مسعود ده نمکی ادامه یافته، تقویت شده و بازآفریده شده عاملی برای جلب فرهنگ عامه پسند( فرهنگی که دیگر دراین مجموعه آثار از عامه به لمپنیسیم مبدل شده است) در سینمایی است که عامل و المان آن جذب مخاطب با حربه زن زیبا و مانکن و داستان های حول اوست.
اولین نگاه ناخردسند در مجموعه کارهای این فیلمساز نوع نگرشش به جایگاه جنسیتی مخصوصا زنان در جامعه است.زنانی که جز ملعبه شدن برای مردان هیچ کارکردی ندارند و مردانی که با دیدن زن، دست از دیگر ارکان و اجزا زندگی می شویند و به دنبال جنس مخالف می روند ،حال این مرد اگر یک لات محل باشد تا یک مرد زاهد، مسئله این است و دیگر مابقی خرده روایت ها در خدمت همین بینش است و در این گام ضد فرهنگی نصیحت گری به مردم و مسئولان هم چندان خالی از لطف نیست، اینکه همه را مجرم بدانی تا در ظاهر بخواهی جامعه را واکاوی کنی هم بد نیست ،اما نگاه سطحی ونازل برآمده از جنیست نتیجه را منحرف می کند و روسیاهی به جا می گذارد.
از سویی دیگر همین فیلمساز تعللی برای رواج لمپنیسم نمی کند و سوار بر خواست اجتماعی تا می تواند اسب خوش زینش را می تازاند،او هویت رنگ را می بازاند و عجیب نیست که معنای اصالت را باید تنها در واژه نامه ها جستجو کرد و بیشترین لغات جستجو گرها کلمات و مفاهیم پورنو باشد.
او شخصیتی را کارکتر اصلی قصه اش می کند که به هرج و مرج و اغتشاش اجتماعی دامن می زنند وحرکاتشان خاستگاه ایدئولوژیک ندارد، لمپن هایی که با رفتارهای نظیر آرایش و پوشش خلاف عرف و غیر معمول و برخی حرکت های نمایش تخریبی، خود را به جامعه معرفی می کنند و حال آنکه ده نمکی این نگاه را ناشی از شناخت وسیع خود از جامعه می داند و اسفناکترانکه مضامینی با اعتبار و باارزش را از همین لمپن ها و حواشی شان نمایش می دهد.
از این منظریکی از نشانه شناسی های همین گروه لمپن نگاه جنسیتی است، نگرش هایی که حاکی از حرکت آنان در لایه های محدود در حوزه روابط و آداب اجتماعی است که با گسترش دامنه فعالیت هنجارشکنشان حقوق وحریم آزادی های سایر شهروندان محدودتر می شود.
برای نمونه این نگاه لمپنی تا جایی پیش می رود که با نشانه شناسی در یک سری از اخراجی ها می توان به تحلیل پورنو بودن برخی از سکانس های فیلم رسید،آنجا که نگاه های زن «حاجی گرینوف»(این نماینده دائم الحضور درچند گانه ها) به او در زمین فوتبال به خلوت های خصوصی شبانه اشاره می شود یا نگاه سخیف مرد هوس باز(رضویان) در هواپیما نسبت به زن زیبای مهماندار به نهایت بی حیایی رسانه ای مبدل می شود و یا در همین رسوایی وقتی خانم خبرنگار نزد مرد زاهد می رود دیالوگ او این است که خانم برای مصاحبه امده و نه چیز دیگر.
رسوایی ۲ نه تنها یک اثر مصلح اجتماعی نیست بلکه درحال ترویچ پدیده «من می توانم» من «مصلح »هستم من«جامعه را می شناسم »ودرکل«منیت»در جرگه هنراجتماعی است ،اما می شود دیگران فیلمی بسازند که به مخاطب احترام بگذارد واو هم مردم را شناختهباشد و شرم نمایش سکانس هایی از یک فیلم به اصطلاح اجتماعی که داعیه های نامعلوم دارند بر پیشانی والدین درکنارفرزندان به جا نماند.
آقای ده نمکی به گفته خودتان این تفکرات شما و نوع نگاه تان به زن و مرد مسئله چپ و راست ندارد، همه حق دارد منصف نباشند و مکر کنند و بلاهت و خودکمبینی داشته باشد امید آنکه روسیاهی باز به زغال بماند حتی اگر همه عالم بخواهند .