مختص جامعه سینما: عباس موذن| اکنون مدتی گذشته بود و من هیچ چیز مقدسی ندیده بودم و ایثارگران مانند گاو و گوسفند کشتارگاه شیکاگو بودند. گیرم با این لاشههای گوشت هیچ کاری نمیکردند جز این که دفنشان کنند. کلمههای بسیاری بودند که آدم دیگر طاقت شنیدن را نداشت و سرانجام فقط اسم مکان ها آبرویی داشتند.کلمات مجرد، مانند افتخار و شرف و شهامت یا مقدس در کنار نامهای دهکدهها و شمارهی جادهها و فوجها و تاریخها پوچ و بیآبرو شده بودند… «وداع با اسلحه-ارنست همینگوی»
تفاوتی ندارد که جنگ از کجا آغاز شده و به کجا ختم شود، به هر صورت در پایان، یک فاجعهی بشری شکل میگیرد. از این جهت، در میان آثار هنری که نگاهی آرمان خواهانه و قهرمان گرایانه به جنگ دارند آثار بسیاری به چشم می خورند که در آن هنرمند جنگزده و پریشان نسبت به خاطرات جنگ، درد و رنج حاصل را به تصویری تلخ و دردآور تبدیل میکند.
البته رخداد جنگ در جوامع گوناگون پیامدهای مختلفی را به همراه دارد. با مطالعهی تاریخ در می یابیم که هیچ جنگی هر قدر هم که با آرمان های ستودنی آغاز شده باشد، در نهایت چیزی جز نابودی، ویرانی و مرگ به همراه نخواهد داشت.
تأثیرات جنگهای تاریخ را می توان در حالتهای مختلف آثار سینمایی، تجسمی، ادبی و موسیقایی مشاهده کرد. در آثار هنریِ مرتبط با جنگ، هنرمندان به بازنمایی روایات، خبرها، احساسات فردی و جمعی می پردازند که موجب درک بازماندگان و نسل جدیدی از اتفاقات و فجایع میشوند و گاه هم بازتابی از حس شرم و یا غرور جمعی را به همراه دارد.
رمان «مدفن(آرامگاه) کرم های شبتاب» را نویسنده ای ژاپنی به نام «آکیوکی نوساکا» نوشت تا از خواهر خود که در جنگ جهانی دوم بر اثر گرسنگی جان سپرده بود، عذرخواهی کرده باشد و انیمیشنی که «ایسائوتاکاهاتا» آن را در سال ۱۹۹۸ کارگردانی کرد، در واقع اقتباسی هوشمندانه از این رمان است تا رخدادها، ویرانی ها و رنجهای مردم گرفتار در این جنگ را با “خطوطی معنادار” و انتزاعی به تصویر کشد.
البته این انیمیشن مانند رمان اصلی آن به عنوان اثری ضد جنگ شناخته می شود؛ زیرا مردمی که جنگ را از سر گذرانده اند، خاطراتشان شامل کابوس های دردناکی است که تا سالها روحشان را عذاب می دهد.





























