جامعه سینما: پیمان شوقی| با شاهپور عظیمی آشنایی نزدیک نداشتم. در سالهای اوج فعالیت مطبوعاتیش نویسنده تازهکاری بودم که در حاشیهها مینوشتم و زمانی هم که جزو میوهجات شدم مصادف با مقطی بود که تمرکز او بیشتر بر ترجمه و تدریس بود. راستش در برخوردهای گاهبگاهی در مجامع و جشنوارهها هم مقهور هیبت ظاهریش بودم و یکی دو مورد برخورد تندی از او در خاطرم هست ( از جمله فریاد اعتراضش به کف و سوت منتقدان برای فیلم بایرام فضلی در تاریکی سینما صحرا در جشنواره سال ۸۵) که – دروغ چرا – باعث شده بود از او بترسم و دم پرش نروم!
با این حال مشتری دائم نوشتهها و نقدهایش بودم؛ مخصوصا ستون کلاسیک هایش در سایت مجله فیلم که مفاهیم تازهای که از فیلمهای هزاربار دیده استخراج میکرد برایم لذتبخش و آموزنده بود.
آشنایی نزدیکترم با او سالها بعد در فضای مجازی و دوران هولناک کرونا ممکن شد. یک روز در کمال ناباوری پیامی از او دریافت کردم که مرا به گروهی واتساپی به نام سینما-زندگی دعوت میکرد. گروهی که اعضایش از طیف های مختلف بودند و بر پیشانیاش نوشته بود: «سینما حیات شادمانهای به مخاطبان خودش اهدا میکند… زیباییهایش را بیشتر ببینیم.»
از شوق اینکه بزرگی مثل او مرا داخل آدم حساب کرده و به مهمانی کنار منتقدان پرسابقهای مثل عباس یاری و هوشنگ گلمکانی و جواد طوسی دعوت کرده با سر در گروه شیرجه رفتم و ذوقزدگیام را با بیشفعالی در جمع بزرگان به رخکشیدم!
اما به تدریج عمق پیام معرفی گروه را بیشتر و بیشتر فهمیدم. شاهپور در میانه مرگبارترین دورانمان میخواست از روشنترین لحظات سینما دستاویزی بسازد تا به زندگی فکر کنیم و از کنج انزواهای تحمیلی بیرون بزنیم (ولو به شکل مجازی) هر روز را با پیامهای دلی برایمان آغاز میکرد و از فیلمها و کتابهایی مینوشت که میشد بارقه امید و استقامت را در زوایایشان یافت. یکبار در خصوصی به سطح پایین برخی فیلمهایی که در معرض بحث میگذاشت اعتراض کردم پاسخ داد: «اگر با مطالب بنده آشنایی داشته باشید احتمالا عنایت دارید که آنچه با آن سر سازگاری ندارم، نخبهگرایی است و سعی کردم که این گروه از چنین بلیهای به دور باشد»
با شاهپور عظیمی آشنایی نزدیک نداشتم ولی حدود یک سالی که در گروه سینما-زندگی با نوشتهها و دیدگاهش به دنیا همراه بودم برایم بسیار آموزنده و اثربخش بود. دانستن اهمیت همگامی دو عنصر «آگاهی» و «انصاف» در مقوله « نقد» یادگاری است که از شاهپور دارم و سالهاست تلاش میکنم قبل از گذاشتن قلم روی کاغذ یا باز کردن دهان مقابل میکروفن به خودم گوشزدشان کنم. قاعدتاً میراثدار توانایی نیستم ولی تلاش میکنم حواسم جمع باشد که درس استاد را از یاد نبرم.
و اما شاهپور مترجم: شاهپور تعدادی از مهمترین و کاربردی ترین کتابهای سینمایی دهه نود را به مخاطبان ایرانی هدیه کرده. نمیدانم انتخاب کتابها هم کار خودش بوده یا سفارش ناشران، ولی نثر روان و راحتخوان و آموزشگر مترجم نقش مهمی در اثربخشی آثاری مثل «عبور از دوزخ پرده دوم » ، «فیلمنامهنویسی در قرن ۲۱ » ، «اصول اساسی کارگردانی سینما» و «روانشناسی و زیبایی شناسی سینما » و … دارد. شاید همان فروتنی ذاتی و پرهیزش از نخبه گرایی او را به سمت عرضه آثاری کمتر جنجالی و عمدتا کاربردی کشاند و ایکاش نسل جوان هنرجویان سینما قدر آموزههای ارزندهای که استاد برایشان تدارک دیده بدانند و استفاده کنند.
باعث افتخار است که شاهپور در مقام یک منتقد بی حاشیه در زمان حیاتش قدر دید و دستاوردهایش در جشن سالانه منتقدان مورد تکریم قرار گرفت. امیدوارم به همت دوستانش، نوشتههای او – از جمله همان یاداشتهای «کلاسیکها» که در بالا اشاره شد- گردآوری و در قالب کتاب منتشر شوند و از «شاهپور عظیمی» به یادگار بمانند.(به نقل از صفحه شخصی نویسنده)