جامعه سینما: پیمان شوقی| یکی از کوتاهیهای بزرگ انجمن منتقدان از ابتدا تا حال- و احتمالا آینده- کوتاهی در تعیین و اعلام دو شاخصه اصلی صنف یعنی« معیارهای نقد فیلم» و « ویژگیهای منتقدان و نویسندگان سینمایی» است. این وظیفه از ابتدای تاسیس انجمن در تمام اساسنامههای آن قید و تکرار شده ولی همیشه مورد بیاعتنایی قرار گرفته ست. نیتخوانی نمی شودکرد که دلیل این مسامحه چه بوده، ولی یکی از نتایجش همین بلبشوی حاکم بر شرایط نقد در ده پانزده سال اخیر است. انگار نقد فیلم یک عرصه بی درو پیکری شده که هرکس میتواند واردش شود و مدعی باشد.
طبعا اعتبار همه کسانی که نقدفیلم مینویسند زیر سوال نیست، ولی به هرحال باید بپذیریم که در این مورد کوتاهی شده و همین است که امروز انجمن ما اعتبار اجتماعی لازم را ندارد. لذا جای تعجب هم نیست که بسیاری منتقدان قدیمی و خوشنام بیسروصدا از عضویت در آن کناره گرفتهاند و برخی هم که مانده اند فقط برای سوابق کاری و بیمه و درمان، یا معرفی به جشنواره ها باشد.
انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی طبق اساسنامه اش مرجع نقد سینمایی در کشور است؛ و توجه به این نکته خودبخود در راستای کسب قدرت صنفی و رسیدگی به دغدغههای معیشتی اعضا هم خواهدبود. چندسال پیش که در کمیته رفاهی برای جذب اسپانسری انجمن به تعدادی بانک و بیمه و صنوف لوازم خانگی و چه و چه سر زدیم، همه جا شنیدیم: انجمن منتقدان دیگر چه صیغهایست؟!
اصولاً خبر از وجود یک تشکل صنفی به نام منتقدان سینما نداشتند و باسوادترهایشان خیال می کردند منتقدان یک سری موجودات اخموی عینکی و پشمالود هستند که به فیلمسازها فحش می دهند و لابد بابت هر سری فحاشی هم چند سکه تمام می گیرند!
واقعیت این است که متاسفانه سالهاست که مردم حضور پررنگی از منتقدان ندیده اند جز شلتاق های برخی «چهره»های سابقاً منتقد در رسانه میلی. چاره کار چیزی نیست جز کار فرهنگی. کار فرهنگی مدام، و پررنگ کردن آن در رسانه های موجود. قابل درک است که رسانهها مایل باشند در همه عرصه ها – از جمله نقد – اول به سراغ «چهره»ها بروند، ولی خود انجمن منتقدان هم هیچوقت برای چهره سازی از اعضایش برنامه نداشته و برعکس همیشه بر دوش همان چهره های قدیمی سوار مانده و از این بابت داد اعضای جوان تر را در آورده! البته یادمان نرود که در زمان شکوفایی ارتباطات و گسترش روزافزون کاربران شبکه های اجتماعی، منتقدان باید معطل تشکل ها نمانند و خودشان به صورت جمعی یا منفرد آن قدر آنقدر فعالیت مستمر داشته-باشند که به تدریج از بین شان «چهره» های جدیدی سر برآورند و رسانه ها به سراغ آنها بیایند؛ ولی کوتاهی تنها مرجع معتبر نقد سینما در کشور را هم نباید کتمان کرد و از یاد برد.
درست است که « نقد فیلم» به شکل سنتی اش جایگاه خود را تا حدودی از دست داده اما هنوز هم میشود راههایی برای واکنش نشان دادن به اوضاع کلی سینمای روز پیدا کرد که مورد توجه و اقبال جامعه هم قرار بگیرند. مثلا توجه به حوزههای مشترک سینما و جامعه شناسی یا روانشناسی و مثلاً تحلیل های مختلف از جهات گوناگون درباره اینکه چرا فیلم های بد این همه مخاطب دارند و فیلم های جدی ندارند. یا برگزاری میزگردهای تخصصی درباره ابتلائات مختلف امروز سینمای ایران ، که قطعا انعکاس رسانهای خوبی هم پیدا میکنند. بدیهی است که در این مسیر هم از بزرگترها و پیشکسوتان انتظار می رود که پاپیش بگذارند و چراغ اول را روشن کنند تا از ابتدا چارچوبی صحیح مبتنی بر معیارهای صحیح نقد، و منطبق بر ویژگی های حرفه ای منتقدان سینما شکل بگیرد و با حضور فعالان همکاران جوان تر به پیش برود و گسترش بیابد./(به نقل صفحه شخصی نویسنده)