برای جامعه سینما:رضا ظفری/ Hostمیزبانی خوبی از بینندگان خود میکند.فیلمی دانشجویی ۵۸ دقیقه ای با کمترین هزینه برای یک فیلم ترسناک چه عاملی دارد که ما را ترغیب کند. اگر دقت به سبک های وحشت و تکنیک های سینمایی اش بیندازید میبینید که ساختن این فیلم چندان هم بی فایده نبود. نگاهی به وضعیت سینمای وحشت بیندازید و وضع خرابش را با ناتالی اریکا جیمز های تازه کارش ببینید. آنموقع عظمت این فیلم را درک میکنید.
راب سوج برای ساخت این فیلم که قبل از شیوع ویروس بود برنامه های فراوان ریخت اما به خاطر محدودیت ها با اعضای کادر فیلمسازی خود یک ایده ی جدید برای همان چهارچوب اصلی طراحی کرد. احضار روح غیر حضوری! آموزش هایشان که جواب نداد لااقل احضارشان را غیر حضوری و با اینترنت انجام میدهند.
پس از آن بازیگران را به کارگاه های آموزش جلوه های ویژه برد تا اینکه فیلمبرداری را طی ۱۲ هفته تمام کردند. جذابیت این ایده جدید این بود که ما دوربین خارجی نداریم. یعنی صرفا در طول ۱ ساعت در کابوسی کلاستروفوبیک و رعب انگیز گیر میفتیم. کابوسی که موسیقی هم ندارد اما جوری تدوین شده که فقط کافیست شب آن را تماشا کنید تا ببینید همیشه دود از کنده بلند نمیشود.
برگ برنده host در تغییر سبک فیلمبرداری یا در میزانسن یا در هر عامل دیگری که به ذهنتان میرسد نیست. نکته قابل توجه و مهم آن که باعث محبوبیت دو چندان آن در سایت های جامع سینما شده تغییر تکنیک آن است. تکنیکی که من آنرا امنیت کاذب به همرا فاکتور حماقت مینامم. مراحل این تکنیک وحشت به شرح زیر است.
فیلم به شما حس قوی و وصف ناپذیری از قدرت میدهد.این حس را در شما قوی میکند.هنگامی که خود را غول فیلم ترسناک دانستید به شما خنجر میزند.
این خنجر را ناگهانی نمیزند بلکه با تنها کردن شما به مرور، حس امنیتتان قوی میشود. سپس که تمامی اعضا بمیرند و شما تنها بمانید دیگر جای فرار و کسی برای کمک وجود ندارد. خودتانید و روح پلید و دوربین های بدون متصدی.
راب سوج از این تکنیک برای دیده شدن فیلم ساده اش استفاده کرد. یعنی دادن حس دروغین امنیت به مخاطب و نارو زدن به او. هر چند با این سبک از فیلم (سبک REC) چاره دیگری به جز گرفتن یکی یکی اعضا نداشت. میتوانست همزمان دو نفر را درگیر ماجرا کند اما سه نفر کادر زوم را پر کرده و مخاطب بیشتر از ترسیدن گمراه میشد.
فیلم علی رغم اینکه مشکلاتی در اثبات خود و اثبات ژانر خود داشت اما ایده اش آن را پوشاند. از نظر من ایده های نو مهم ترین عامل در رشد هنر سینمایند و باید از تمامشان تقدیر کرد. تغییر تقدیر میطلبد نه تحقیر.فیلم یک کات از مرگ محصول سه سال قبل ژاپن نیز به این صورت درخشید. با این تفاوت که ایده آن نو بود و نظام و پایه اش قوی اما ایده میزبان ما نو است بدون پایه های محکم. عده ای از مردم میگفتند که این فیلم مانند همان فیلم هاییست که هر روز از شبکه های اجتماعی تماشا میکنیم.
همان فیلم هایی که ناگهان شوکی به انسان داده و سپس آنرا شادمان میکنند منظورشان است. اما نامردی و بی لطفیست اگر فیلم های کوتاه و یک دقیقه ای را با این فیلم بلند مقایسه کنیم. به هر حال ساختار فیلمش دانشجوییست و بسته به قدرت ادراک مفهومی ایده پرداز و سازنده دارد.
عوامل میزانسن یا صرفا بازیگران تاثیر آنچنانی در این آثار ندارند. میزبان برای یک ساعت از مخاطب خود میزبانی و پذیرایی کرده و سپس او را راهی خانه میکند. برای تعویق کانجورینگ ۳ بالاخره سرگرمی هایی برای دوران قرنطینه وجود دارد. سرگرمی های سینمای وحشت که به ندرت و شاید یک سال یکبار سرویس استریم ها را به خود مزین کنند.میزبان ما یکی از آنهاست.