جامعه سینما:عباس نعیمی جورشری*/درگذشت سیدضیاءالدین دُری وعزت اله انتظامی در یک روز چنان واقعه ای سمبلیک بر تفسیری جامعه شناختی تلنگر می زند.ضیاءالدین درّی کارگردان شاخص سریال “کیف انگلیسی”و “کلاه پهلوی” و عزّت اله انتظامی که “آقای بازیگر”سینمای ایران نامیده می شد در فیلم های برجسته “گاو”، “حاجی واشنگتن”، “گراند سینما”، “روز فرشته” و… نمود داشتند.از این بین “کیف انگلیسی” و “گاو” به مکانی جامعه شناسانه در جغرافیای روزگار ما بدل گشته است. به چه معنا؟
اگر واحد تحلیلی دولت-ملت را مبنا قرار دهیم، از یکسو کیف انگلیسی به تنزل شأنیت حکمرانی و فساد نهاد قدرت و زوال کنشگران سیاسی عهد ما را طعنه می زند. از دیگرسو “گاو” تقلیل شأنیت اجتماعی و نزول جایگاه شهروندی روزگار حاضر را کنایه می دهد.”کیف انگلیسی” که سناریویی دراماتیک بر سیاسیون دهه بیست می باشد، روال سقوط اخلاق است در چنبره سیستم های سیاسی چنان که آرمان های ملی و مردمی در منافع فردی و تیمی گم می گردد. فرصت طلبی و زد و بند بر قانون گرایی و دیسیپلین توسعه فائق می شود.
“گاو” نیز روایت مسخ است. روایت از خودبیگانگی انسان در توتم حیوان. مشت حسن در غم از دست دادن گاو خویش عزادار می شود. روستا در بهت مرگ گاو فرو می رود. زندگی در سوبژکتیو گاو فروکاسته می شود. مشت حسن خود گاو می شود! در انتهای فیلم، عزت اله انتظامی در نقش مشت حسن می گوید:من مشت حسن نیستم! من گاو مشت حسنم!
تصریح اینکه شأنیت دولت-ملت ایران در اواخر دهه نود در سطحی مشخص تنزل یافته است. اختلاس های بزرگ و متناوب، سیستم اداری فاسد و رابطه محور، انتصاب هایی که کمتر مبتنی بر شایسته سالاری است یادآور حال وخیم نهاد قدرت در سریال “کیف انگلیسی” است. از دیگر سو مردمی که دست در جیب یکدیگر دارند، حسادت و کم بینی و دروغ امر روزمره اشان گشته و به هر فرصتی سر هم کلاه می گذارند، یادآور هبوط شأن انسانی در توتم حیوانی است که فیلم “گاو” بر آن مبتنی بود. دولتی در موقعیت کیف انگلیسی و ملتی در سرگذشت مشت حسن.
از :کانال نویسنده
*جامعه شناس