جامعه سینما: سینمای کیمیایی نمونه مناسبی برای مطالعه جامعه شناختی سینمای ایران محسوب می شود و مهمترین چالشها و مسائل دوران را در برهه های مختلف عنوان می کند. کیمیایی در دوران انقلاب فیلم«سفر سنگ » را ساخت در سالی که مردم به خیابان ها آمدند و مرحله ی جدیدی از روند انقلاب را آغاز کردند و با قیام طلاب حوزه علمیه و مردم قم به سبب چاپ مقاله « ارتجاع سرخ و سیاه در ایران » در روزنامه اطلاعات به اوج رسید.
در دوران انقلاب، مذهب احساس همبستگی گروهی و اجتماعی مورد نیاز جمعیت فقیرنشین و حلبی آبادها را فراهم کرد، همان احساسی که آنان پس از ترک روستاهای کاملاً منسجم خود و وارد شدن به فضای حلبی آبادی های جدید از دست داده بودند » در واقع، یکی از مهمترین عوامل انسجام بخش مردم در جریان انقلاب، مذهب و اعتقاد به قدرتی ماورای قدرت های مادی بود که سبب شد مردم بر بزرگ ترین دغدغه و مشکل دورانشان که همان رژیم فاسد شاه بود، فائق آیند. فیلم « سفر سنگ » داستان همان مردم است.
«سفر سنگ » داستان روستاییانی است که قصد دارند آسیاب داشته باشند، تا گندم خود را به دست خود آسیاب کنند. اما اربابشان اجازه حمل سنگ آسیاب به درون روستا را نمی دهد. او می خواهد مردم وابسته به آسیاب او باشند تا محصول خود را در قبال اندکی آرد به او بسپارند. در نهایت، تعدادی از مردان و زنان از جان گذشته در آن روستا به پا می خیزند و با مشقت بسیار سنگ را به داخل روستا می آورند. آنها نیروی خود را از اعتقادات مذهبیشان می گرفتند و حتی تعدادی از آنان در این راه جان خود را نیز از دست دادند. در نهایت این افراد به همراه سنگ بزرگشان، امارت ارباب ده را به ویرانه تبدیل می کنند.
صدر درباره ی این فیلم می نویسد: « سفر سنگ مسعود کیمیایی در سال ۱۳۵۶ بلندترین فریاد سیاسی سینمای ایران در آستانه انقلاب بود. کیمیایی در آستانه ی انقلاب، مبارزه ی مردم علیه حکومت را به غایت خود رساند. سفر روستاییانی که سرانجام برابر مالک بزرگ برخاستند و سنگ عظیمی را از دل کوه کندند و به حرکت درآوردند، تا ابزار تولید در اختیار خودشان باشد، نشان دهنده ی شرایط عینی دوران بود. قهرمان اثر یک نفر نبود و شخصیت های پرشماری، شامل مردان و زنان گوناگون، کنار یکدیگر مفهوم توده های مردمی را به ذهن متبادر می ساخت. سنگ غول آسا در فصل نهایی به حرکت درآمده و با طی کردن شیب تندی که هیچ چیز جلودارش نبود، خانه ارباب ظالم را یکسره ویران کرد.
محتوای فیلم صرفاً به جامعه روستایی محدود نمی شد، بلکه به محیط بزرگتری همچون ایران نظر داشت. « سفر سنگ » جمع بندی از جامعه سیاسی شده ی ایران سال ۱۳۵۶ در آستانه تظاهرات مردمی بود و به تماشاگر هشدار می داد از حالت انفعالی خارج شده و برابر جبهه ی خصم به پا خیزد. انتقام فردی دیروز به قیام جمعی امروز گراییده بود. جامعه خواب زده بلند می شد و با مشت های گره کرده از آزادی حرف می زد. صحنه نماز خواندن مردم کنار سنگ غول آسا با شمشیر آخته ای در حاشیه ی قاب، ترکیبی ساخته بود که در ماه های آتی کیفیت عینی می یافت و حکومت را زیر ضربه هایش می گرفت »
مسعود کیمیایی در فیلم « سفر سنگ » به خوبی توانست شرایط جامعه ی آن روز را ترسیم کند. شخصیت حاکم در این فیلم، جنبه هایی از ویژگی های حاکمیت آن روز ایران را به تصویر می کشد. سخنان شاه در پاسخ به پرسش خبرنگار گاردین را می توان با صحبت های ارباب فیلم « سفر سنگ » قیاس کرد:
خبرنگار:اعلیحضرت، جنابعالی بر چه اساسی پیش بینی می کنید که ایران در طول زندگی یک نسل، از پنج کشور پیشرفته ی جهان خواهد بود؟
شاه:انرژی، پشتکار ملت و پیشوایی ما. البته شمار اندکی هستند که اعتراض می کنند. حالا تصور کنید که ایرانیان، اگر ایرانی باشند، پس از آن همه کاری که برای کشور انجام داده ایم، علیه رهبرشان به پاخیزند! این است پیشوایی حقیقی که ما در کشور خود داریم. همه با دل و جان پشت سر پادشاه خود قرار دارند » ( به نقل از آبراهامیان )
ارباب:شنیدم از دهنت دراومد که حرف آخرو تو گفتی این هم حرف آخر من. من نمی خواهم خون کسی ریخته شه. اون سنگو همونجا بذارین و برگردین خونتون. اگر از این مردم بپرسین که این سنگو میخوان یا اربابو، همه اربابو می خوان،برای اینکه من مثل یه برادر به دردشون رسیدم … چاه خواستن زدم! بذر خواستن دادم، … مردم! اینا می خوان تفرقه بندازن بین منو شما، چه بدی ای بود؟ »
کیمیایی از گفتمان مذهبی برای دادن ارزش اهریمنی به خصم استفاده می کند و اعتقادات دینی را پشتوانه و عامل موفقیت و قدرت مردم معرفی می کند. در سفر سنگ، جامعه با نام خدا مبارزه می کند و دشمن مشترک را از میان برمی دارد. کیمیای به درستی حلقه ی پیوند دهنده ی مردم را که همان مذهب است، شناخته و در « سفر سنگ » آن را وجه اشتراک مردمان معترض قرار می دهد.
به نقل از مقاله « تحلیل جامعه شناختی آثار مسعود کیمیایی »:
یاراحمدی، لعیا و فرشاد، متین و تقی زادگان، معصومه/با تلخیص