مختص جامعه سینما:سید روح الله موسوی/رفتار ویل اسمیت را ازدو منظر می توان تحلیل کرد یک نوع ظاهری و صوری و دیگری باطنی و نشانه شناسانه.
رفتار ظاهری او یک رفتار سنتی مردانه بود، چه نمایشی چه واقعی ،چه بی برنامه و چه بابرنامه . از نوع شوخی هایی از جنس اینکه این «زن » مال من است و من به عنوان مرد باید از حقاش دفاع کنم.
اما از بعد باطنی و درونی ،مشت ویل اسمیت، لگدی بر پیکره اعضای آکادمی است که سیاست را به هنر ارحج دانستند و تصمیم سود جویانه و متقلبانه گرفتند ،به فیلمهای به ظاهر انسانی و فرانژادی جایزه دادند . فیلمهایی که از اقلیتها و گروه های آزاداندیش حمایت میکنند را در بوق و کرنا کردند و به جهان پیامهای کاسبکارانه انساندوستانه مخابره کردند.
مرز واقعیت و حقیقت این سالهای سینمای آمریکا،در ظاهر خانه و خانواده است و تم و درونمایه مجموعه فیلمهای کلاسیک حول همین ارزشِ آمریکایی میچرخد.اخلاقگرایی به صورتی غیر واقعی ،اساس سینماشده و مضمونهایی چون اقلیتهای نژادی ، برابری زن و مرد مدنظر قرار گرفته است و عصاره آن بهصورت نمایشی در مراسم اسکار روی میدهد.!مراسم مملو از بازی های دروغین و رسانه ای در حمایت از اقلیت ها ،زنان، رنگین پوستان، ناتوان ها و کم توان های جسمی است.
سوال اینجاست که ایا اگر جیمی کیمل یا فالوون یا یک پوست سفید دیگر این حرکت را با ویل اسمیت انجام میداد و بعد با سیلی مواجه می شد چه اتفاقی رخ میداد؟ ایا جنگ بین سفید و سیاه شعله ور نمی شد و بَعد اصل موضوع به فراموشی سپرده نمی شد .آیا کاسبان قدرت ،سیاست و رسانه به بهره برداری از رویکرد و منظری دیگر قد علم نمیکردند و چراها و آیاهای دیگر!
ارزش اسکار امسال با واقعه و پیامدهایی که به دنبال داشت اعتباری جعلی و رسانه ای گرفت تا درجریده تاریخ ثبت شود . در این میان روسیاهی اش ماند به همه مدعیان و جنگ طلبان هنر و سیاست و ناموس.
هر چه بود درست یا غلط، رئال یا رمانتیک، یک نتیجه داشت و آنکه جهان به لمپنیسم روی خوش نشان داده است .در جهانی که لمپن ها «ساختارها و عامل ها» و ایدئولوژی را درنوردیده اند سرمایهداری نیاز مبرمی به یک تلنگر تلخ و اساسی داشت . تودهنی محکمی چون مشت آهنین ویل
One Comment
رضا ظفری
صحیحه متأسفانه اسکار مثل سیرکی شده که تر و خشک رو با هم به بازی میکشونه. ویل اسمیت بهانه ای برای پوشاندن چیزی هست که از اساس آزار میده هنر رو. اغراض و دخالت سیاست های تحمیلی ضد انسان