مختص جامعه سینما:شاهپور محمدی/این روزها چقدر راحت آدمها از دنیا میروند و به نظر میرسد که مرگ عزیزان مان به یک موضوع عادی و یا حتی شوخی بدل گردیده است.
همه روزه به دنبال هر سلام و علیکی به راحتی به یکدیگر تسلیت میگوییم و عبور میکنیم.چقدر عادی و چه معمولی پیکر همکاران و دوستان هنرمند خود را بدرقه کرده و به خاک میسپاریم و انگار نه انگار که با همین عزیزان ، روزها وسالها خاطره داشته ایم.
خیلی سهل و آسان با یک کلمه « رفت » پرونده دوستان هنرمندمان بسته میشود و از طرفی آنچه که در این میان دیده نمیشود سرنوشت بازماندگان این عزیزان هنرمند است.
بعد از هجرت هنرمندان عزیزمان معلوم نیست چه کسی و کدامین ارگان رسمی دولتی، مسوول زندگی و رفاه نسبی بازماندگان این عزیزان میباشد ؟
همگان بخوبی میدانند که اصحاب فرهنگ و هنر و خانواده آنها در هر سطحی که باشند ، در شرایط کنونی و بااین تورم افسار گسیخته ، وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند، پس تکلیف خانواده ها و بازماندگان عزیزان هنرمند آسمانی مان چه میشود ؟!!؟؟
ظهور ویروس کرونا در کشور ، یک فاجعه تمام عیار برای همه اقشار جامعه بود ، اما باید بپذیریم که بیشترین آسیب های آن متوجه حوزه فرهنگ و قشر هنرمند شد.!!
بطور متوسط ماهیانه دو نفر از هنرمندان بزرگ این سرزمین بواسطه این ویروس منحوس به دیار باقی میشتابند و ما صرفا به همدیگر تسلیت گفته و از خاطره هایشان میگوییم !!
آیا این کافیست ؟؟آیا پورحسینی ها و اطلسی ها و اویسی ها و دیگر هنرمندان عزیز کشورمان تکرار خواهند شد ؟
نکته مهمتر اینکه شاید اقشار مختلف جامعه بتوانند در وضعیت کنونی بحران اقتصادی ، بگونه ای بر گرفتاریهای مالی موجود غلبه نمایند، اما هنرمندان، برای حل مشکلات روزمره زندگی خود و خانواده شان میبایست خطرات ویروسی را به جان خریده و از خانه بیرون بروند و خاصه سینماگران که میبایست سرصحنه فیلمبردای حضور پیدا کنند.
در حالیکه سیستم دولتی ما میتواند با نگاهی ویژه به موضوع امنیت شغلی تمامی هنرمندان ، این مشکلات را بصورت معقولی حل و فصل نماید..!
اگر قرار باشد یک هنرمند در شرایط بیماری ویروسی، به خانه نشینی و قرنطینه روی بیاورد، میبایست برای تامین نیازهای مالی او و خانواده اش اقدام اساسی از طرف دولت صورت گیرد ، در غیر اینصورت او برای تأمین مخارج زندگی خود چاره ای نخواهد داشت جز اینکه از خانه بیرون امده و به فعالیت هنری بپردازد.!!
البته کمکهای محدود دولتی اختصاص یافته از طریق صندوق اعتباری هنر شاید توانسته باشد تا حدودی مشکلات معیشتی اهالی هنر را تامین کند، اما بخوبی واقفیم که اینگونه کمک ها و حمایت ها بصورت مقطعی بوده و برای حل مشکلات اقتصادی هنرمندان میبایست بصورت ریشه ای اقدام شود.
نبود زیرساخت های مالی مناسب برای اهالی هنر باعث میشود که زمان بیماری و فوت آنها، خانواده ها و بازماندگان شان نیز با مشکلات حادتری مواجه باشند.
با فضای اقتصادی موجود کشور میبایست مکانیسمی طراحی شود که حتی بعد از فوت هنرمندان، خانواده های آنها بتوانند از طرف دولت تحت حمایت های مادی و معنوی شایسته و درخور توجهی قرارگیرند.
مگر نه اینکه هنرمندان ، تمام عمر مفید خود را صرف مردم و پیشرفت و ترقی جامعه میکنند.پس زمانیکه هنرمندی نیز از دنیا میرود میبایست نگاه جامعه و دولت بر این باشد که بخش موثری از آن جامعه فرهنگی از بین رفته و دچار نقصان شده است ، چون این هنرمندان حقوقی برگردن جامعه دارند و عملا آنها متعلق به خود نبوده و به یک ملت تعلق داشته اند و در چنین شرایطی خانواده های آنها میبایست از یک حقوق ملی و مکفی برخوردار باشند.
نهادهای اجرایی متعلق به حوزه فرهنگ و هنر وظیفه دارند که موضوعات مهم اینچنینی را در قالب طرح های پیشنهادی به مجلس شورای اسلامی و نهادهای ذیربط کشور انعکاس دهند.
نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی نیز بعنوان نهاد قانون گزار کشور میبایست قوانینی را در همین راستا پیش بینی کرده و به تصویب برسانندبلکه بتوان از این طریق نسبت به دلجویی و تسلای خاطر این عزیزان نیز اقدامی صورت گیرد.