مختص جامعه سینما :رضا ظفری /سه شب پیش، شاهد اجرای مراسم بزرگ اسکار پس از سه ماه تاخیر در سالن دالبی لس آنجلس بودیم. اسکار ۲۰۲۱٫
مراسمی که معیار جوایز در جهان است و از سال ۱۹۲۹ تا کنون در حال اجراست. از وقتی که فرانک بورزاگ با فیلم سیر در عرش اولین جایزه این مراسم را برد تا موقعی که کلوئی ژائو این عمل را تکرار کرد ۹۰ سال میگذرد. در طی این ۹۰ سال ما شاهد لطف فراوان و البته بی لطفی افراطی اسکار به سینما بودیم. وقتی هیچکاک اسکاری ندارد یا وقتی ۱۲ مرد خشمگین به جایزه ای دست نیافت، میتوان به این نتیجه رسید که کیفیت این جایزه همیشه تضمین شده نیست. اسکار ۲۰۲۱ مهر محکمی بر این نظریه میکوبد. چرایی این مسئله را میتوان با تحلیل آن فهمید.
از همان ابتدای سال کرونایی سینما، معلوم بود که کیفیت کلی این هنر_صنعت قرار است فی الفور کاهش یابد. وقتی سینما به دست سرویس استریم های آنلاین افتاد نیز این مسئله نگرانی بیشتری به بدنه ی هنر هفتم وارد کرد. این یعنی معنای سینما در سال ۲۰۲۰ با تمام سال های پیشینش فرق میکرد.
البته عناوین مهم و ارزشمندی چون دادگاه شیکاگو ۷، نیز امسال از همین سرویس استریم ها پخش شدند اما متاسفانه در اسکار سهمی نداشتند و قربانی سیاست های کلی شدند.
با مرور نامزد ها و برندگان اسکار کم کم مسئله ای آشکار میشود. مسئله ای با نام دستان پشت پرده و مابقی قضایا…
از فیلمنامه شروع کنیم.
وقتی جایزه بهترین فیلمنامه که عالم و آدم میدانستند قطع به یقین از آنِ آرون سورکین است(برای فیلم دادگاه شیکاگو ۷)، به فیلم دیگری از یک کارگردان فیلم اولی رسید، همه سطح کیفیت مراسم امسال را فهمیدند. به واقع ( ۰ )
از بحث تجربه ی سورکین نسبت به خانم امرالد فنل که بگذریم، فیلم پرومسینگ یانگ وومن حق اسکار بهترین فیلمنامه را نداشت. فیلم فیلمِ بدی نیست. اما بهترین فیلمنامه، فیلمنامه فیلم دادگاه شیکاگو ۷ بود نه این فیلم.
جوایز فیلم پدر با بازی آنتونی هاپکینز از دیدگاه های مختلف ایرادی نداشت. جایزه بهترین فیلم بین المللی هم که کاملا قابل پیش بینی بود و یک دور دیگر به حق خود رسید.
و اما سوپرایز امسال کلوئی ژائو بود. هر چند نومدلند فیلم همه بینی نیست و صرفاً همچون آثار ترنس مالیک شاعرانگی خاصی دارد و به قولی جشنواره پسند است اما هر کس میتواند با تماشای آن، لحظاتی به آرامش برسد. پس میتوان روی خانم ژائو به عنوان یکی از کارگردانان نسل ششم سینما حساب باز کرد.
جلوه های ویژه.. تدوین.. موسیقی و ترانه که به تنت.. صدای متال.. سول و یهودا و مسیح سیاه رسیدند تا حدی قابل تحمل اند و در مورد مستند و فیلم کوتاه حرف زیادی برای دخالت نیست اما برای بهترین انیمیشن که به سول رسید، به سختی میتواند اسکار امسال را کوبید.
هر چقدر که حق مارینی بلک باتم بود که جوایز بهترین گریم و طراحی لباس را ببرد،به همان اندازه نگاتیو مسئله روی انیمیشن سول بود. مثل اینکه جادوی پیکسار کم کم در حال از بین رفتن است. شاید سول افتضاح محض نباشد، اما قطعا حقش پیشی گرفتن از وولف اکرز نبود. تند شدن در نقد مسئله ی بدی نیست.
اگر اسکار کمی شعور به خرج میداد و به این فولکلور ایرلندی اجازه دیده شدن، آنوقت شاهد این گندکاری های دیزنی و پیکسار نبودیم. سول به مراتب از تمام آثار پیت داکتر عقب تر بود. سول حتی با مردم نبود و شعار نژادی میداد. تکلیف سول با خودش مشخص نبود. فیلمنامه فلسفه واری با پز روشنفکری و ساختاری فرو ریخته شاید برای منتقدان آکادمیسین یا مردم عادی فرق نکند. اما در نقد حقیقی کوبیده میشود.
پیکسار که هر سال در حال برنده شدن است. لااقل با آثاری خوب و نه نازل همانند سول.
اگر انیمیشن های دیگر کمپانی ها یا دیگر کشور ها(همچون شهر اشباح از هایائو میازاکی که برای مسیر انیمه ژاپن یک نقطه عطف بود) به جای مکتب دیزنی دیده شوند،سطح هنر بالا میرود. کسی که دم از سینما و هنر میزند و اجازه پیشرفت و شکل گیری را به آن نمیدهد. بی شک لایق عنوان قضاوت نیست.
در جمع بندی گفتمان های متفاوت راجع به اسکار ۲۰۲۱ فقط میتوان گفت که کرونا ضربه سنگینی به سینما زد.اما ضربه آکادمی اسکار، به مراتب کاری تر از کرونا بود. کرونا لااقل فقط فرصت اکران را از فیلم ها گرفت ولی راه های دیگری برای نمایششان باقی گذاشت. اما آکادمی همان راه های باقیمانده را کوبید و همه را نادیده گرفت.
آکادمی چه با سیاست کار کند چه نکند، هیچ وقت در تاریخ سینما ارزش حقیقی هنر را نمیفهمد. اسکار ۲۰۲۱ برگزار شد، اما حق و عدالت برگزار نشد. نه حرف ما روی عملکرد این اسکار تاثیر میگذارد نه حرف بزرگتر از ما. وظیفه ی پژوهشگر ایجاد و پرورش سواد و آمادگی سینماییست. شاید اسکار ۲۰۲۱ تجربه ای برای جهان شود. تجربه ای از بی عدالتی و دخالت چیز هایی غیر از هنر، در هنر.