جامعه سینما: نیما حسنی نسب/اگر علاقه‌مند پی‌گیر سینمای ایران هستید، پیشنهاد می‌کنم این فیلم حمید نعمت‌الله را بگذارید در نوبت تماشا یا بازبینی؛“آرایش غلیظ” تلفیقِ تجربه‌های فیلم‌ساز در دو فیلم اول و دوم با سریال “وضعیت سفید” است، همان‌طور که سریال هم از ترکیب تجربه‌های دو فیلم قبلی برآمده بود؛ حاصلِ همراهی و همگامی میان وضعیت معاصر اجتماعی در کنار روایت کمیک و فانتزی، تلفیق تلخی واقع‌گرایانه و شیرینی مشنگانه‌ی شخصیت‌های فیلم به قصد برپا کردن یک سیرک بامزه و تماشایی، در روزگاری که دور و برمان بیش از هر زمانی به سیرک شبیه شده بود (و هست).
نعمت‌الله در “آرایش غلیظ” کوشید (و جاهایی موفق شد) آتش‌بازی مختصری در سکون و سکوت شرایط اجتماعی و سینمایی زمان ساختش برپا کند. اگر آدم‌های “بوتیک” و “بی‌پولی” مصداق‌های دقیق و عینی دوران خودشان بودند، موجودات رنگارنگ “آرایش غلیظ” هم انگ روزگار ساخت و نمایشش خواهند ماند.
بعید می‌دانم سال‌های سال بعد، برای توصیف اوضاع و احوال این زمانه – و از میان بی‌شمار فیلمِ داعیه‌دار واقع‌گرایی و تلقی اجتماعی – بشود نمونه و مرجع بصری بهتری از “آرایش غلیظ” پیدا کرد که این شرایط عجیب را بازتاب و گواهی دهد:کلکسیونی از دوز و کلک و حقه‌های حقیر بین چندتا خلاف‌کار فقیر، جوجه‌گنگسترنماهای درب و داغان و ابله و حرص بی‌پایان‌شان به پول مفت و کثیف؛ در کنارش بالا رفتن دوزِ تمایلات بیمارگونه از نوع کاراکتر برقی؛ همراه با رواج انواع توهم‌زاهای جورواجور به امید لحظه‌ای فرار از این‌همه پلشتی و رفتن به قلعه‌ی پرتقالی! این فیلم با کم و کاستی‌ها و شتابزدگی‌هایش کماکان سند تصویری مهمی‌ست برای نمایش فانتزی دورانی که زیر سوال رفتن اقتدار به شکلی طبیعی و ناگزیر منجر به چون و چرا و تشکیک در تمام ساختارهای اجتماعی شد که به آن اعتبار می‌داد: نهادهای مدنی، کسب و کار و تجارت، خانواده، تصویر نمادین پدر با تبلورهای مختلفش و عشق.
روزگاری که ناگهان این امکان پیش آمد که شاید بشود تمام مفاهیم و وضعیت‌های پیشین را در مورد قدرت و ثروت و جنسیت از نو بازآفرینی و تعریف کرد. حاصل این وضعیت، حسی از سرگشتگی و افسردگی است که فیلم می‌کوشد از ورای ظاهر شوخ و شنگش و به رغم پُزِ فقدان مضمون و محتوا، تصویر و ترسیم کند. وضعیت و شرایطی که در ادامه نمی‌شد راهی جز شکست محتوم رویاهای عاشقانه‌ی شخصیت زن “رگ خواب” برایش متصور شد. زنی که در توهمِ همراهی و حمایت و عشق به ویرانی رسید؛ ورسیون دیگری از شخصیت‌های زن “بوتیک” و “آرایش غلیظ”!( به نقل از صفحه شخصی نویسنده )
