جامعه سینما:مهدی یزدانیخرم/گوگوش هفتادوسه ساله شد. چه مخاطبِ صدای او باشیم، چه نه نمیتوانیم از تصویرِ چندسویهی او بر بخشهای مختلف و متعددی از چند نسلِ جامعهی ایران چشم بپوشیم. زندهگی بینهایت پر فرازونشیباش، اسمِ هنری اَرمنیاش و بیش از بیست سال غیبتاش در دهههای شصت و هفتاد همه معناهایی دربارهاش ساختهاند.
دوستی روایت میکرد اگر بخواهیم یک مثلث اجتماعی از خوانندهگان زنِ پیش از انقلاب ترسیم کنین قمرالملوک وزیری، دلکش و گوگوش نمایندهی سه نسلاند که در جامعهی مردگرا «تحول» میسازند. گوگوش هویتی چندسویه است که بیتردید نمادی فرهنگی محسوب میشود.
از یکسو پر برخی از آثار متمایز سینمای ایران مانند «بیتا» بازی میکند و از سویی دیگر در اثری مانند «در امتداد شب» مرزهایی از اروتیسم را نمایش میدهد که در آن زمان کمتر ترسیم شده. زبان میداند، سعی میکند با طبقهی متوسطِ دههی پنجاه رابطهی تنگاتنگ بیابد و در عینحال انبوهای راز پیراموناش وجود دارد.
ابایی از ترانههای پیشرو ندارد اما سعی میکند خوانندهای باشد که در مدیومِ تصویر و اجراهای تلویزیونی مخاطبان را شوکه کند. بیتردید شوهایی که گوگوش در آنها خواند یا اجرایشان کرد فراتر از میزانِ تجربهی اجرای تلویزیونی بسیاری از خوانندهگانِ همزمان او بود. اما بهمن ۵۷ گوگوش را به انزوایی میبرد که بینهایت رازآلود است. او کجاست؟
ازدواجاش با مسعود کیمیایی بمب خبریست و در غیاباش بسیاری خوانندهگان مانند «اِبی» آثارش را بازخوانی میکنند. بازگشتِ او به صحنهی اجرا بعدِ بیستوسه سال حیرتآور است. او موفق میشود در آن ساختار نیز خود را مدیریت کند و بعدِ فروکشکردن اشتیاق اولیه باز آثارِ تازهای بخواند که مخاطب مییابند. او قهرمانِ حضور و غیابهای متعدد است، قهرمانِ چهرههای متفاوت. یک چهرهی پاپ که زندهگی شخصیاش نیز جذابیت دارد.
مدام خود را میآفریند و من همیشه شگفتزدهی توانِ او هستم در مدیریتِ این حجم تاریخی که از خود ساخته. او در عینِ گریز از سیاست دچارِ خوانشِ سیاسی میشود چون برای انقلابیون نمادی از فرهنگِ مطلوبِ دورانِ محمدرضا شاه است و باید تاثیرش زدوده شود.
گوگوش شاید خوشاقبال بود که در وضعیت ناخوبِ خوانندهگانِ کوچکرده به آمریکا در ایران ماند و آثارش او را زنده نگه داشتند. چه بسیاری در آن دهه در آمریکا نابود شدند و گوگوش در این دوره پنهانی شنیده شد و وقتی دوباره روی صحنه رفت توانست خاطرهی خود را کارگردانی کرده و آن را بسط دهد. زنی که چنین توانسته خود را معاصر کند و معاصر نگه دارد یک آیکونِ اجتماعیست که حافظهی جمعی ساخته.