اختصاصی جامعه سینما :قانونی می تواند در جامعه نافذ باشد و افراد جامعه را به سوی «همبستگی اجتماعی » سوق دهد که از بطن و زمینه های ارزشی و هنجاری جامعه، برخاسته باشد . حتی اجرای قانون نیز به ساخت ها و شالوده های حمایت کننده از قانون در جامعه بستگی دارد; زیرا اگر قانونی برخاسته از عرف، ارزش ها و هنجارهای جامعه نباشد، هزینه اجرا و نظارت قانونی بر آن سنگین می شود . گرچه دولت نقش محوری در تولید و بازتولید «قوانین » دارد، ولی «فرهنگ عمومی » جامعه که حاوی ارزش ها، هنجارها و الگوهای اجتماعی است، می تواند در مفید بودن یا مضر بودن قوانین و مقررات رسمی، مؤثرباشد .
در مثلث قانون، جامعه و دولت، تعامل میان این سه، باز تولید نظم وانسجام اجتماعی است.انسجام اجتماعی ای که می توند قوام بخش حیات اجتماعی باشد و رشد و شکوفایی ، تعامل و احترام به حقوق یکدیگر را به ارمغان آورد .
اینکه چرا مردم یک جامعه حق هنری و اجتماعی کسی را نادیده می انگارند واز این امر کوتاهی نمی کنند به عوامل گسترده ای باز می گردد .مخصوصا اموری که پیگرد قانونی آن صبر ایوب وکفش هایی آهنین می طلبد و نتیجه هم چندان برای صاحب حق مثمر ثمر نخواهد بود.
امروزه با گسترش ضریب نفوذ اینترنت درکشور،یکی از حقوق هایی که زیر پا له می شود حفظ حریم خصوصی دیگران و در نگاهی فراتر توزیع آثارهنری هنرمندان در این فضاست که با اندکی جستجو می توان به راحتی از آن بهره برد و کسی که مورد ظلم قرار می گیرد دستش به هیچ کجا بند نمی شود.
رعایت نکردن حقوق مالکیت فکری،مربوط به اینترنت یکی از بی اخلاقی های شایع جامعه است. در دنیایی که اطلاعات از رایانه سرریز می شود، نبود فرهنگ رعایت حقوق مالکیت فکری می تواند عرصه را برای سرقت اطلاعات بیش از پیش باز کند.
فراتر از این موضوع باید بررسی شود که در این مورد چرا برخی از شهروندان این تعدی گری را حق مسلم و طبیعی خود می پندارند و برآن تاکید دارند که دانلود کردن آثار هنری دیگران نه تنها کار غیر قانونی نیست بلکه پدیده ای رایج و طبیعی است و در زمره استیفای حق برشمرده نمی شود.اما آنچه آنان را بر این باور هدایت می کند ریشه های جامعه شناختی خواهد داشت که چرا جامعه به اینجا می رسد که این تفکر و تصور در آن جاری و ساری می شود و حتی نظرات مراجع تقلید دینی هم چندان کار گشا نیست.
هانری لوی برول معتقد است:حقوق،اجتماعی ترین امر اجتماعی است و بیش از مذهب و زبان و هنر سرشت نهانی گروه های اجتماعی را نشان می دهد.قواعد قضایی یک کشور آیینه تمایلات و آرزوها و روابطی است که میان نیروهای اجتماعی وجود دارد.از این روست که «عرف » در تعیین منابع حقوق نقش اساسی دارد; زیرا عرف خاستگاه اجتماعی دارد و چارچوب های رفتاری و هنجاری هر جامعه را مشخص و تعیین می کند.
از سویی معضل سوء استفاده هایی که براثر رعایت نشدن حق مؤلف در ایران امکان بیشتری یافته،به دلیل عدم تعهد دولت به قانون حق مؤلف و همچنین آسیب پذیری فضای عمومی فرهنگی و علمی سبب ساز شیوع گسترده پدیده بی اخلاقی علمی در دانشگاه ها نیز شده است.
رعایت نکردن حقوق مالکیت معنوی به کسانی که از نظر فکری وهنری پدید آورنده هستند ضربه می زند.حتی بسیاری به وجود نیامدن موسیقی قابل اعتنا را نتیجه رعایت نشدن حقوق مالکیت فکری می دانند. این گونه است که نمی توان امید داشت که جامعه مولدی به وجود آید ، اگر مردم احساس کنند با نوعی سرقت غیر علنی هم می توانند به نتیجه برسند، دیگر هیچ کس به دنبال تولید فکر و دانش و یا ابتکار و اختراع نمی رود. احترام گذاشتن به فکردیگری موضوعی فرهنگی است و ما باید احترام به مالکیت فکری را بیاموزیم.
این روزها تکثیر غیرقانونی سریال پرمخاطب«شهرزاد» از مثال های رعایت نکردن قانون کپی رایت است که امکان دانلود غیرقانونی آن در فضای مجازی فراهم است. از منظر جامعه شناسی ،احترام نگذاشتن تهیه کنندگان این سریال ها به مخاطب است یکی از این مصادیق است ،برای مثال بسیاری از سریالهای شبکه خانگی ناتمام گذاشته شدند یا اینکه هر قسمت به شکل نامنظمی در مغازهها توزیع میشد؛گاهی مخاطب بیشتراز یک هفته باید منتظر توزیع قسمت بعدی باشد و حتی به خودشان هم زحمت نمیدهند که بابت این موضوع از مردم عذرخواهی کنند، در نتیجه احترامی که باید در راستای حقوق آنان تجلی کند اتفاق نمی افتد.اینها باعث می شود تا مردم اعتمادشان را نسبت به سریالهای شبکه خانگی از دست بدهند و به خودشان هم زحمت نمیدهند که بابت این موضوع از مردم عذرخواهی کنند. نیمه رها کردن اولین سریال در شبکه خانگی (قلب یخی) باعث شد که سریالهای شبکه خانگی تا مدتها برای مردم بوی بیاعتمادی و بیاعتباری بدهد.در ادامه سریال «قهوه تلخ» به شبکه خانگی رونق مجدد داد. درخواست مهران مدیری برای عدم کپی سریال «قهوه تلخ» باعث شد تا برخی از مخاطبان برای مدتی هم که شده دست از این کار بردارند؛ اما این بار هم شبکه خانگی نتوانست پاسخگوی اعتماد مردم باشد؛ «قهوه تلخ» نه تنها منظم منتشر نمیشد بلکه به دلایل نامعلومی ناتمام باقی ماند.
از طرفی چون این سریالها پر از چهرههای محبوب هستند، هر کسی را ترغیب میکند که به هزینه ناچیزی آنها را دانلود کنند.اگر تلویزیون وظیفه خودش را درست انجام دهد، سریالهای خوب بسازد و فضا را برای هنرمندان فراهم کند، مخاطبانش را از دست نمیدهد.عده ای نیز بر این عقیده اند که مردم نباید هزینه کمکاریهای تلویزیون را بدهند. وقتی فرد میتواندچندین قسمت از یک سریال را با پرداخت اندکی ببیند، چرا باید بهای بیشتری بپردازد این نگرش هم وجود دارد که برخی از هنرمندان از علاقه مردم نسبت به خودشان سوءاستفاده میکنند و اگر برای خرید سریالهای شبکه خانگی هزینه کنند عملا به این سوء نگری ادامه می دهند
همچنین هزینه ۴ هزار تومانی برای برخی از خانواده هایی که در زندگی شان علاقه مندی به هنر عام وجود دارد، بسیار سنگین است و نمیشود همیشه از مردم انتظار حمایت داشت . نمیشود که تلویزیون به عنوان رسانه ملی به هر دلیلی برای مردم سریال خوب نسازد و عدهای هم از این موقعیت استفاده کنند با قیمت زیاد در شبکه خانگی سریال تولید کنند و از مردم هم انتظار داشته باشند که همیشه حمایتشان کنند.
از منظری اینکه خانواده ها مجبورند برای دیدن سریالی با کیفیت مناسب هزینه بپردازند، آن هم در شرایطی که سطح سریالهای تلویزیونی اینقدر پایین است، مواجهه درستی نیست و این گروه معتقدند با خریدن سریالها به درستی این کار صحه میگذارند.از طرفی عده زیاد هم در تهران وشهرستانها و روستاهای کشور میخواهند مثل سایر مردم این سریالها را تماشا کنند ولی به علت عدم داشتن توان مالی نمیتوانند .
محسن سلیمانی فاخر