مختص جامعه سینما : پوریا ذوالفقاری/دو نکته دربارهٔ جنبش Me too در ایران .اول) فکر می کنم بزرگترین خطری که این جنبش را در ایران تهدید می کند، تبدیل شدنش به «مد» است. فراموش نکنیم اینجا حتی خبر ابتلا به کرونا هم مد می شود و تعدادی از بازیگران و پروژه های سینمایی برای راه یافتن به صدر خبرها به کرونا می آویزند!
در این وضعیت هیچ چیز مهم تر از شنیده شدن صدای قربانیان اصلی نیست و روایت قربانیان خیلی راحت می تواند در بازار مکارهٔ قصه های ساختگی گم شود. آنها که از هر فرصتی برای دیده و مطرح شدن بهره می جویند، می توانند این جنبش را از کار بیندازند.
بین روایت یک فاجعه با طرح یک اسم و گرفتن توجه و لایک فاصلهٔ بسیاری هست. بین روایت های کلی و بدون جزئیات و امکان راستی آزمایی با روایت هایی که مثلا تاریخ رخداد و محل فاجعه را ذکر می کنند (مثل روایت های مربوط به آغداشلو) تفاوت هست. قطعا برای قربانیان دشوار است اما می توان تشویق شان کرد که حالا که شهامت به خرج داده اند، جزئیاتی گفتنی را هم (مثل همین تاریخ و محل رخداد) بگویند.
.
دوم) هدف جنبش های اجتماعی همواره تنظیم روابط و رفتار افراد در عرصه عمومی و با دیگر انسان هاست. منطقا این جنبش هم چنین چشم اندازی دارد. پی بردن به این که پس ذهن آدم ها چه می گذرد یا افشای این که کسی زیر لبی یا در جمعی دوستانه چه گفته شاید برای یک روانکاو ارزش داشته باشد اما ربطی به یک جنبش اجتماعی ندارد.
اینجا دقیقا همان نقطه ای ست که می تواند جنبش را به انتقام گیری شخصی فروبکاهد. بنا نیست ارزشی به نام حفظ حریم خصوصی فدای ارزش های دیگری شود. تازه ادامهٔ منطقی این رویکرد می تواند به ضرر این جنبش باشد. اگر پس فردا فایل صوتی یا تصویری ای از خانمی آمد که اعترافات و خواسته هایی خلاف ارزش های این جنبش را مطرح و تایید می کند و گزک شد به دستان مردان، واکنش سردمداران این حرکت چه خواهد بود؟
.
بسیاری از انسان ها در تنهایی یا در جمع دوستان شان گاه اصلا برای خالی کردن خود حرف هایی بی ربط می زنند و حسابی خارج از مدار منطق، داد سخن می دهند. (حتی روایت هایی از بزرگان هست که پشت سر همتایان شان غیبت های آنچنانی می کرده اند. ولی خوشبختانه آن زمان امکان ضبط حرف های خصوصی نبوده و چیزی که به دست ما رسیده مکتوبات و مناظره های محترمانه و مستدل آنها در نقد آراء یکدیگر است.) جنبش Me too جوان و نوپاست. ولی بیش از یک قرن از زمانی که بشر به نادرستی تفتیش در زندگی خصوصی افراد پی برد، می گذرد. رفتارهای هیجانی و نادیده گرفتن ارزش های انسانی و حقوقی تتبیت شده، دومین تهدید این جنبش است. همین