برای جامعه سینما :محسن سلیمانی فاخر /مورد عجیب«تتلو»به درستی فهمیده است که:آدمی آنگونه در جامعه رفتار میکند که متصورست از او انتظار میرود. اوبا اظهارنظراتی پَرت وعاری از عقلانیت ،خود را در جایگاهی احساس میکند که جامعه و مردم از او توقع دارند که یک خواننده رَپر بی اقبال اِبراز عقیده کند و زبان ناطق گروهی از مردم باشد ،
به بیان دیگر او می پندارد که وقتی جمعی از عوام جز پیروان اینستاگرامی او شده اند به فرد خودبزرگبینی چون او میگویند که واقعا« امیر بی گزندی تو » و حالا او باورش شده که جز نوابغ دهر و«عجب حلوای قندی» ست.
در تحلیل این مورد خاص و عجیب از منظری متفاوت می توان به «توهم زدگی» او اشاره کرد. حالتی از تغییر هشیاری که در آن فرد موضوعاتی را احساس و ادراک میکند که واقعیت خارجی ندارند ولی فرد مبتلا به توهم آنها را واقعی میپندارد و بر واقعی بودن آنها اصرار دارد. برای بسط این حالت می توان به اعاده او اشاره کرد که فرموده :«با اختلاف از همه خواننده ها بهترم، خصوصا از استاد شجریان و محسن چاوشی».
حاد بودن این پدیده فرهنگی و اجتماعی ،درمان «اختلال تتلوییسم» را برای جامعه ضروری می نمایاند چرا که توهم معمولا به عنوان یک نشانه اساسی در اختلالات روانی محسوب میشوند از این رو ، برای تتلو و رهروانش لازم است کاری کرد.
ابعاد کودک آزاری،زن ستیزی تلویزیون وترویج الگوی«قریشی»واکاوی شود
از سویی تتلو و« تتلوگرایان» در این برهه دچار«توهم شنوایی» هستند یعنی صداهایی را میشنوند که وجود خارجی ندارد و افراد دیگر قادر به شنیدن آنها نیستند،صداهایی که دائم به تعریف و تمجید از انان به گوششان می رسد، لیکن محتوای این نوع توهم در برخی اوقات ممکن است خطرناک باشد، چون اغلب این بیماران صداهایی را میشنوند که دستورات انجام کارهای خطرناک و خرابکاری را به آنها میدهند.
همچنین «توهم بینایی» هم دارند ،توهمی که قد و قامت آنان را پری وش و بالابلند نشان می دهد،با این حال به دلیل آسیب زا بودن توهمات لازم است که جامعه یا پیروان مکتب ایشان کاری کنند چرا که اکثر توهمها با کناره گیری شدید از واقعیت همراه است و این هم برای خود او، هم برای مریدان و هم برای جامعه مضر است.
چراها وچگونه های متعددی مطرح است که یک چهره شبه هنری نماد فهم،درک و تخصص حتی در جرگه سیاست می شود و این تردید هست که ایا این تعداد وسیع از فالورهای جناب تتلو را می شود طرفداران و هم کیشان او قلمداد کرد یا خیر؛ که اگر اینگونه باشد باید سطح فهم وعقلانیت را در میلیونها انسان نادیده گرفت .
سوال اینجاست که چه می شود تتلو ادعامی کند که «می تواند در آزمون تیم های لیگ برتری موفق شود» و با انتشار پُستی در اینستاگرام از تیم های لیگ برتری می خواهد تا او را آزمایش کنند ، یا معتقد است« تا ساعت ١۶، فقط از میان هوادارانش بیش از ۴ میلیون نفر به کاندیدای محبوب وی رای داده اند» و حتی با گستاخی و وقاحت تمام در جرگه علم طب وارد می شود و مدعی است که به راحتی میتواند بیماری های سرطان ،ام اس و قطع نخاعی را درمان کند.
دو حال بیشتر شامل این پدیده نیست یا مجنون است و جایگاهی که در آن است را چنین تصویر و تصوری را برایش فراهم آورده یا او چیزی افزون بر سایر اعضای جامعه دارد که همان نخبگی است و او واقعا نابغه، نادره و یگانه روزگاراست
مورد دیگری هم می شود برای این «مورد» پنداشت که او صرفا یا آدم زیرکی است یا مشاوران و «گرا دهنده گان »تبلیغاتی متبحری دارد تا او را در بین و خیل طرفداران کم فروغ نماند . تتلو بعد از این که از موسیقی ناامیدشد، جنجال های زیادی را برای خودش و دیگران به وجود آورد و با حضور در عرصه های مختلف با ظاهری «نامتعارف وخالدار»خودش را در جریانی قرار داد که در راس اخبار زرد قرار گرفت و در ادامه مسیر چه استفاده های اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی که نمیشود کرد ؛ بماند.
به راستی جامعه و انسان های خاص چه نقشی در مورد بزرگ پنداری تتلو ایفا کرده اند که او را چنین برای برخی سینه چاک و برای برخی مضحک معرفی کرده اند. اینها از کجا آب میخورد که او الان انسانی خودبزرگبین است و وقتی با انتقاد مواجه میشود به جای به خود آمدن دنبال کشف بانیان توطئه است.
آنچه این وضعیت را بحرانیتر میسازد، تعریف و تمجیدهای نابجا و توبه پذیری برخی از مردم و احزاب سیاسی است .اما آنچه بیش از همه مهمتر جلوه می کند آن است که پدیده تتلو به «تهاجم فرهنگی» ارتباطی ندارد .
الگو های خارجی و غربی نیستند که ذائقه فرهنگی جوانان را تغییر داده اند؛ مسولانی در شیوع پدیده های این چنینی دخیلند که خواسته و ناخواسته شأن فرهنگ را نزول دادند و موسیقی که حاوی عرفان و دین و فلسفه زندگی بود عرصه عیان و مجال کمتر یافت ومعرفت و بینش فکری و اخلاقی کم رنگ شد و تتلو و تتلوگرایان فرصتی برای اعاده وجود یافتند و الگوی میلیونها نوجوان شدند و بعد از کم فروغی به راه هایی اندیشیدند که همواره زبان گویای همان پیروان باشند.
در مورد عجیب آقای«تتلو» اگرچه بسیاری او را مسخره می کنند یا جدی اش نمی گیرند اما زیرکی اش در شناخت پتانسیل شبکه های اجتماعی مبتنی بر شناخت کامل اوست که حتی بعد از آزادی اش از بند می گوید:
«نمی توانید هرکاری می خواهید با من بکنید؛ من میلیون ها هوادار دارم.» شاید حق با اوست و نمی توان هر کاری با او کرد . چه چیزی به پیروان تتلو عرضه شده که حالا انتظارمی رود به خواست و اراده پیرشان «بغ بغو» نکنند.
2 Comments
برسام
ضمن تأیید تمامی مطالب این پست، ولی به نظر من حتی نظر دادن در مورد دیوانگی های این دیوانه اشتباه است چراکه همین موضوع که این انسان متوهم ببیند در مورد اظهار فضلهایش قلمی به حرکت درآمده، موجب افزایش توهمش گردیده و به انگار خودش موفق می نماید. لذا بهترین راهکار فرستادن اینچنینان به زباله دان ذهن می باشد
Cinema critic
ای کاش این رو دیگران هم درک میکردن…