مختص جامعه سینما: علی احسانی| همین چند روز پیش بود که پرزیدنت « مکرون» نوازش مطبوعی در تیاره همایونی از جانب ملکه خود نوش جان کرد. در حالی که چند وجب آن سو تر « جعفرخان» رژیستور ولایت ما در یک فقره «تصادف ساده» تحفه نخل طلا را با« آغوش باز» از جانب دو بانوی وجیهه المنظر و تراز فرنگی دریافت کرد.
هر چند که این تحفه جعفرخانی سبب ناترازی نظریه پردازان و دلشوره گان وطنی شد زیرا حرکت دیپلماتیک جعفر خان جرم انگاری شده و رژیستور وطنی به دو فقره «آغوش کشی» همتراز«چاقوکشی» متهم شدند. پیش از این در ایام ماضی مرحوم «عباس میرزا» ملقب به «کیارستمی» به یک فقره آغوش کشی با « کاترین کبیر » ملقب به «دونوو» مرتکب شده بودند که عواقب آن همچنان در هاله ای از ایهام قرار دارد.
«عمو مارچلو» ملقب به «ماسترویانی» شوی« کاترین کبیر» در یک عمل انسان دوستانه این حرکت ناتراز رژیستور مرحوم را مورد عفو قرار داده یک آغوش ناقابل را با بانوی اجنبی را حلال و مشروع محاسبه نمودند. (نور به مزار هر دو مرحوم در ایام بی برقی ببارد) اما از آنجا که جعفرخان در شرایط حساس کنونی به دو فقره «آغوش کشی» با دو پرنسس فرنگی در شمایل «کیت ملوک» ملقب به «بلانشت» از ولایت استرالیا و «جولیت السلطنه » از ولایت فرانس اقدام کردند.
این عملیات انتحاری جعفرخانی سبب چنددستگی میان اهل نظر شد.از آنجا که روابط دیپلماتیک با دو ولایت فرانس و استرالیا شکر آب است این دیپلماسی مستقیم و بدون واسطه (وزیر الوزرای عمان) مورد تجلیل و حمایت اهل نظر قرار گرفت. از سوی دیگر عده ای به تحفه «آغوش باز» وطنی به صناعت (میرزا بهروز شعیبی) سینماتوغراف تراز وطنی رجوع کرده و دیپلماسی جعفرخان حاصل سیاست کیاست ریاست اجانب در تمام کهکشان هستی قلمداد کرده و جعفرخان را به اجنبی پرستی و «آغوش کشی» غیر دراماتیک متهم کرده اند.
… و این حکایت ناترازی تحفه نخل طلا«میرزا جعفر خان پناهی» چندین قرن است که ادامه دارد و دیوان ها و رسالات رنگارنگی در باب آن نگاشته شده و در حال نگارش است.باقی بقایتان… جعفرخان فدایتان.
* با پوزش از خاندان زنده یاد علی حاتمی به سبب استفاده ابزاری و ناتراز از عنوان جعفرخان از فرنگ برگشته یکی از محبوبترین فیلم های ایشان.