جامعه سینما به نقل از نسیم: مشکل اصلی “دورهمی” نه کپی برداری از برنامه هندی و نه الگوبرداری از “آقارشید” است؛ مشکل اصلی، مشکل تکرار مکرراتی است که مهران مدیری در این سالها بدان دچار شده!
مهران مدیری بعد از خروج از تلویزیون در اواخر دهه هشتاد و حضور شش ساله اش در شبکه نمایش خانگی از “قهوه تلخ” تا “ویلای من” و از “ویلای من” تا “شوخی کردم” پله به پله مخاطبانش را از دست داد.
هرچند در ابتدا نیمه تمام ماندن “قهوه تلخ” به دلیل درگیریهای مالی با تهیه کنندگان و سپس ساختار مدیوم خانگی دلیل این کاهش تدریجی مخاطبان عنوان شد اما وقتی نوروز سال قبل مدیری با “در حاشیه” به تلویزیون بازگشت و باز هم نتوانست حتی موفقیتی در حد و اندازه “جایزه بزرگ” تجربه کند مشخص شد که مشکل نه مدیوم بوده و نه مشکلات قبلی با برخی تهیه کنندگان.
مدیری به دنبال “در حاشیه” سریالی به نام “عطسه” را برای شبکه خانگی ساخت و مدتی بعد نیز “در حاشیه۲” را برای تلویزیون کارگردانی کرد و این دو نیز نه تنها اوضاع را بهتر نکردند که باعث شدند به هنگام پخش “در حاشیه۲” حتی برخی از عوامل سریال از حضور در اثر ابراز پشیمانی کنند.
البته در این ابراز پشیمانی نیز باز بخش عمده مشکلات ناشی دانسته شد از کمبودهای مالی و سیاستهای غلط مدیران مافوق سیما و هیچ کدام از عوامل درباره کیفیت پایین محصول و بخصوص کیفیت زیر حد متوسط سناریوهای اثر که همه چیزشان متکی شده بود بر بداهه های بازیگران، کلمه ای حرف نزدند.
“دورهمی” فارغ از آن که بلحاظ طراحی دکور کاملا از یک برنامه گفتگومحور هندی به نام “کمدی شبانه با کاپل”-که با اجرای یک استندآپ کمدین هندی به نام “کاپل شارما” اجرا میشود- کپی شده در اجرا هم برآمده از سبک کمدی های گلریز و نمونه هایی چون”قهوه خانه زری خانم” و تئاترهای قدرت ا.. ایزدی(آقارشید) است با این تفاوت که در میان بخشهای مختلف اجرا، مهران مدیری روی سن رفته و به سبک مجموعه های آیتمیک اش-و بیشتر به تقلید از همان برنامه هندی- می کوشد با تک گویی هایش مخاطبان را به وجد بیاورد.
“دورهمی” یک تفاوت دیگر نیز با کمدی های گلریز دارد و آن هم اینکه مخاطبان برای حضور در تئاترهای موسوم به گلریز پول بلیت می دهند اما در اینجا مخاطبان به صورت رایگان و صرفا با ثبت نام اینترنتی می توانند در برنامه شرکت کنند. البه که در تئاتر گلریز مخاطبان پول می دهند تا بخندند اما اینجا شاید چون پولی برای دیدار مستقیم با مدیری پرداخت نکرده اند است که سرخوشند و هرازگاه برای فیگورهای کلیشه وی کف می زنند!*مشکل نداشتن نویسنده خلاق
مشکل اصلی “دورهمی” نه کپی برداری از آن برنامه هندی و نه الگوبرداری از “آقارشید” است؛ مشکل اصلی، مشکل تکرار مکرراتی است که مهران مدیری در این سالها بدان دچار شده! در این تکرار مکررات هم مشکل اصلی متن هایی است که برای “دورهمی” نوشته شده.
امیرمهدی ژوله که نامش نفر اول فهرست نویسندگان است کار نویسندگی اش را با “پاورچین” آغاز کرد که سرپرست نویسندگان آن پیمان قاسم خانی بود. با این حال او به دلیل کمبود خلاقیت ذاتی در نویسندگی که ویژگی اصلی پیمان قاسم خانی است هیچ گاه مستقل از وی نتوانست موفقیت قابل توجهی را تجربه کند و در “دورهمی” که دیگر با یک دست دو هندوانه هم برداشته و هم نویسنده بوده و هم می خواهد بازیگری کند!
کمبود خلاقیت ذاتی در کنار ایفای دو مسئولیت سبب ساز آن شد که وی تا توانسته تکیه کرده بر خاطراتی که از آثار سابق مدیری داشته است برای همین است که نه تنها شخصیت منحصربفردی برای آیتمهای نمایشی خلق نشده که متنهایی که برای مدیری نوشته شده هم ریشه هایی پررنگ دارد در برنامه آیتم محوری به نام “ببخشید شما” که ۱۷ سال قبل تولید شده بود!
ساده لوحانه اینکه ژوله و همکاران نویسنده خود در این کار برای آن که به اصطلاح خود را روزآمد جلوه دهند هرازگاه برخی واژگان مصطلح در ادبیات سیاسی-اقتصادی سالهای اخیر مانند ویژه خواری و رانت خواری را نیز در متنها قرار داده اند که مثلا بار محتوایی کار بالاتر رود اما اسفناک است که سطح استفاده از این واژگان که از دهه هشتاد جلوتر نیامده باعث شده مخاطب با شنیدن این بخشها هم فقط افسوس بخورد به حال هنرمندی چون مهران مدیری که خاطره ها از او دارد.
برای آن که فقر شخصیت پردازی “دورهمی” را هم درک کنیم فقط کافیست نگاهی بیندازیم بر بازی بلاتکلیف و فاقد عنصر بداعت سیامک انصاری؛ انصاری آن قدر بازیگر توانایی هست که یک نقش مکمل “بی پولی” را به شخصیتی ماندگار در سینمای ایران بدل می کند و در نقش دو دقیقه ای “جرم” کیمیایی، یکی از فرازهای سرخوشانه اثر را خلق می کند اما در “دورهمی” بضاعت متن آن قدر اندک است که از او کاری برنمی آید جز تکثیر نگاههای عاقل اندر سفیه “شبهای برره”!
از آن بدتر شقایق دهقان است که کاراکتر “خانم شیرزاد” سریال “ساختمان پزشکان” را بی کم و کاست با خود به “دورهمی” آورده بدون آن که سناریویی که پیش رویش قرار داده شده لااقل برخی تفاوتهای جزیی شخصیتی را در کاراکتر جدید وی به وجود آورد!
“دورهمی” یک دورهمی عالی بوده برای تهیه کننده اش و وابستگانی از وی که نامشان در تیتراژ دیده میشود بلکه بتوانند با الصاق نام خود کنار نام مدیری، ارزش رزومه خود را بالاتر برده و در آینده پیشنهادات کاری بهتری بگیرند اما…
اما این “دورهمی” فارغ از بهره مالی کمترین اعتباری برای مدیری به ارمغان نیاورده که اتفاقا سبب ساز آن شده که بازخوردهای منفی آن حتی ممکن است باعث شود در سالهای آینده برای پیدا کردن سرمایه گذار بخصوص در مدیوم شبکه خانگی به مشکل بخورد.
“دورهمی” بار دیگر فقدان حضور نویسنده خلاق در کنار مدیری که یک مجری خوب در ژانر کمدی است را گوشزد کرد.
نقاط توخالی که بعد از جدایی پیمان قاسم خانی از گروه نویسندگان وی در سناریوهای آثار مدیری شکل گرفته بود طی این سالها به حفره هایی بدل شده که اگر نام مدیری نبود، زودتر از اینها پرونده تولید محصول با حضور او را بسته بود.
کارنامه مدیری را مقایسه کنید با کارنامه سروش صحت که با متنهای پیمان قاسم خانی سریال پرمخاطب “پژمان” را ساخت یا آن را با کارنامه مسعود جعفری جوزانی قیاس کنید که کم تجربگی خود در ژانر طنز را با همراهی یک سناریست-کارگردان خوشقریحه به نام محمدهادی کریمی جبران کرد و یک کمدی پرفروش به نام “ایران برگر” را تحویل سینما داد تا دریابیم خلأ حضور یک نویسنده ششدانگ چقدر به یکی از تکنیسینهای کمدی مملکت ما آسیب زده است.