اختصاصی جامعه سینما :محسن سلیمانی فاخر/ نزدیکتر» روایت بازگشت ناگهانی پسری پس زده به جمع خانواده ای مرموز و فروریختن نقاب های آرامش و سکوت ها و بغض های در گلو مانده است به عبارتی دیگر یک نیروی خارجی با ورودش به داستان موقعیت ایستا و آرامش را بر هم می زند و سعی می کند نظم موجود را برهم بریزد.
“نزدیکتر” یک تریلر احساسی پرتنش است که به روابط بین اعضای خانواده ای می پردازد که در گذشته با مشکلاتی روبرو بوده اند، پسر کوچکی که شاهد خودکشی پدر است و سه سال ترک منزل می کند و حالا با نامزدش بعد از مدت ها دوباره دور هم جمع می شوند اما زخم های کهنه سر باز می کنند و آن سو تر مادری که با نگرانی به این شرایط چشم دوخته است و حال سفر نوجوان خانواده به خارج بهانه ای می شود که حتی به ظاهر هم شده با هم مهربان باشنداما اینها به این راحتی مهیا نمی شود.
فیلمساز بیننده فیلم را از دید مهتاب( نامزدعلی)به مخاطب عرضه می کند شاید می خواهد بی طرفی را در بین خانواده جدید احیا کند . لذا مخاطب با او متعجب و ناراحت می شود ، با او همصدا می شود ، قهر و آشتی میکند ، دنبال حقیقت می رود و در نهایت برای تحلیل ماجرا به دنبال فرصت است.
از سویی زمانیکه همه خانواده دور هم جمع می شوند به نظر می رسد که به صورت نسبی با هم آشتی کرده اند. نوع فیلترو فضا سازی ای که برای آن انتخاب شده در مرز بین واقعیت و رویا روایت می شود.انگار که کاراکتر چشم هایشان را می بندید و وقتی که باز می کنند همه چیز درست شده است.
در «نزدیکتر» با تنش های موجود نگاه امیدوارانهای در قصه وجود دارد ، با وجود تمام مشکلاتی که یک فرد معتاد برای خانواده اش در گذشته به وجود آورده این خانواده بعد از بهبود وضعیتش، او را می پذیرند.قدم هایی که علی برداشته تا خودش را پاک و منزه کند تا حدودی در نظر می افتد. اوبرگشته تا آسیبی را که به هرکسی و به هر شکلی رسانده، جبران کند.او می داند که باید تمام لعن و نفرین ها را بپذیرند و همه برخوردهای نامناسب را به جان بخرد که بگویند آمده جبران مافات کندامااین نیمی از یک حقیقت است باید دید و چشم به انتظار شد که آیا دیگران هم آمادگی پذیرش این افراد را دارند.
از سویی یکی ازمسائل مطرح شده در فیلم حفظ بنیان خانواده و در تقابل آن دور شدن افراد از یکدیگر است.«نزدیکتر» یادآورکننده است که یک خانواده اگر گوشت هم را بخورند استخوان هم را دور نمی اندازند.فیلم نقش بزرگ های جامعه وپیران هر خانواده را که گاهی نقش خودشان را فراموش کرده اند را مرور می کند .
به این مفهوم که والدین از امکانات مشروعی به دلیل بزرگ خانواده بودن برخوردار هستند که تحکم کنند و افراد خانواده را با سلایق مختلف کنار هم بنشانند. اگر آدم ها کنار هم بنشینند، در خواهند یافت که چه میزان خاستگاه و خاطرات مشترکی با هم دارند.
آدم های خانواده علی فیلم قطعا یکدیگر را در آغوش نخواهند گرفت اما نکات مشترکی را ایجاد خواهند کرد ومتوجه می شوند تا این اندازه عناد ورزیدن درست نیست و مخاطب در می یابد که بخشی از برخورد خانواده با علی در جهت بهانه جویی است و الزاما همه این اتفاقات به شکلی که آنها علی را در رخ دادنش مقصر می دانند، روی نداده است
چرا که خواهر و برادر علی برای شکست هایشان در زندگی دنبال شریک جرم می گردند،حتی زمانی که مشخص می شود ممکن است مخاطب به این بیندیشد که خطای علی آنقدرها هم بزرگ نبوده که چنین واکنش هایی در پی داشته باشد.
از منظر جامعه شناسی هم این رای وجود دارد که در جامعه هم ما با این مساله روبرو هستیم. برای مقابله با رقیبانمان به جای روبرو شدن با آنها و یا جلب کردن رای مردم ترجیح می دهیم یک نیروی بیرونی آنها را حذف کند. در« نزدیکتر» آمدن علی برای بردارش یک خطر به حساب می آید چون تاکنون به عنوان پسر خوب خانواده شناخته می شده اما علی با خودش اخلاقیات را به خانواده باز می گرداند پس او را به سایه خواهد برد.