اختصاصی جامعه سینما:محسن سلیمانی فاخر/ مالاریا یک واکاوی نشانه شناسانه است همین و بس. تنها به این اکتفا کرده که متوالی و در امتداد هم یک سری نشانه هایی اجتماعی عنوان کند و تحلیل آن را به مخاطب بسپارد .
شهبازی تصمیم میگیرد آموختهها و دانستههایش در جامعه پیرامونش را بیدلیل ودر یک منطق خاموش با المان هایی تبلو وار رو کند تا از بی در و پیکری شهر و تناقصاتش ،از بی مهری ها و بی اعنتایی به انسانیت انتقاد کند. فیلم با تاثیر از سینمای نوآر آغاز می شود تا ذهن بیننده اش را برای وقوع یک سری اتفاقات پر تنش وفاجعه بارآماده کند. آدمهای فیلم در آنی درگیر میشوند و در آن دیگر مهربان و دلسوز تر مادر. در خرج و تفریج بی محابایند و در بی پولی ها تا ته راه می روند ،گاهی صدای خنده شان به عرش می رود و گاهی تلخی هایشان به گوش فلک.اکثر صحنهها در شب میگذرند و نورپردازی پرکنتراست بر صحنهها حاکم است ، ترکیب بندیها مورب و خطوط شکسته و لرزان است که حاوی حس عدم ثبات و تعادل است، تا جایی که آذرخش برای مرتضی خودش را به آب و آتش می زند ودر این وانفسا گیتار نوازی می کند ومرتضی در قبال خوبی های او به راحتی رهایش می کند .عروس شدن خیالی حنا تا به دختری آواره تبدیل شدن از نشانه های این بی تعادلی است و این بی ثباتی تا جایی پیش می رود که حتی در تابستان باران عجیبی می بارد .بارانی که ابستن حوادث سیاه ست.
مالاریا اندوهناک است و جبری. تقدیری از پیش محتوم انگار بر پیشانی شخصیتها حک شده و گریزی از آن وجود ندارد.خیابانهای تاریک شهر،فضاهای غیر عادی، لباس های خاص غیر معمول،فلاش بک غیر خطی، ترکیب بندیهای بی مرکز و بیثبات از نگاه دوربین موبایل ، تاکیدی بر انگیزههای روان شناختی نا متعارف، سرگشتگی و سرخوردگی قهرمان مرد به دلیل درست پیش نرفتن پیش بینی ها از نشانه هایی است که فیلم دائم به رو می کند.
فرار یک دختر و پسر به یک کلانشهر ناامن و بی رحم بارها در سینما به تصویر کشیده شده است ولی مالاریا می خواهد در دل این ناامنی ها حرفهای جدیدی از دل جوان امروز را بزند، نیازها و خواسته هایی که باید روانکاوی شود
شستن شیر درنده در پیاده رو شهر ، برگزاری کنسرت های خیابانی ، سلفی گرفتن سرباز وظیفه با متهم مثلا در حال مشهور شدن در بازداشتگاه ،رنگ کردن بی رحمانه جوجه ها،مصاحبه رادیویی با جواب های از پیش تعیین شده، روایت دغدغههای اجتماعی همچون شادی توافق هستهای ،درگیری مستأجر و صاحبخانه ومصائب گرفتن وام و اوضاع و احوال هنرمندان تحصیلکردۀ از دیگر نشانه هایی است که هریک به تنهایی تم یک فیلم اجتماعی است .
مارلاریا یک پروپوزال جامعه شناسی است که می خواهد با رویکردی کیفی ونشانه شناسانه از وضعیت تاریک جامعه انتقاد کند، پروپوزالی که به یک تز تبدیل نمی شود.