مختص جامعه سینما»رضا کردبچه/اگر بخواهیم دراماتولوژی جنگ و فضای جدال بشری را درحقیقت مصور سینما یادآور شویم ؛ بی شک و بی هیچ شبهه ای شاهکار “پیانیست”( Pianist) اثر رومن پولانسکی یکی از یگانه های تلخ تاریخ هنرهفتم است.
فیلمی روایتگر که ویرانگری انسان مدرن را در هیچی قدرت و پوچی دستیابی به آنرا در تاریخ معاصر به منصه ظهور می رساند.تاریخی که ماحصل عقلانیت شکست خورده و تکنولوژی شکننده مدرن آن،چیزی جز “صابونهای انسانی” بدست آمده از چربی های سوزانده شده اجساد در دومین جنگ قرن بیستم نبود، که نتوانست حتی کمترین کثافات نقش بسته شده ی مشمئزکننده را از ذهنیت های تمامیت خواه بشری ، پاک کند..
نکته حائز اهمیت فیلم بازی بی بدیل “آدرین برودی” در این فیلم بود که در حقیقت به ویرانگری خود خواسته ای قبل از فیلم رسید، پیش از آنکه در ویرانه های حاصل از جنگ بخواهد پیانو بنوازد.
او در واقع درتنهایی های حاصل از دست دادن آدمهای مهم زندگیش بخصوص معشوقه اش و همچنین از دست دادن وزن بسیار و افسردگی حاصل از گرسنگی آن بدلیل رسیدن به شرایط فیلم، فشارهای بسیاری را متحمل شد…از دست رفتن هایی که شاید نمادی از چیزهای بسیار با ارزش دیگریست که ستیز بشری از آدمهای درگیر جنگ در آن سلب کند و هیچ چیزی دیگر جز قدم زدن و گریستن در ویرانه های حاصل از آن عاید انسان نمیکند..