مختص جامعه سینما:محسن سلیمانی فاخر/در سال ۱۹۶۹،وزارت دادگستری از شرکتهای جنرالموتورز،فورد،کرایسلر و امریکنموتورز یک شکایت ضد انحصار ترتیب داد.این ابرکمپانی ها به مدت ۱۵ سال باهم در مخفی کردن فناوریهای کاهندهی آلودگی هوا تبانی کردند.
شرکتهای خودروساز نه تنها تاوانی گرفتارشان نکرد بلکه با دولت به مصالحه رسیدند و در سال ۱۹۷۵ تجهیزسازی همهی خودروهای ساخت آمریکابه مبدل کاتالیزوری اجباری شد.
استیون سودربرگ با فیلم کلاسیک گونه«حرکت ناگهانی ممنوع»،با نمایش قدرت ذاتی و نامشروع خودروسازان غول پیکر،در مسیری از راز و تنش و جنایت مجرمان،بین ساختار قدرت و تبانی ارتباطی معنایی برقرار می کند و حلقه نامرئی اتصال شخصیتهای جهان جنایتکاری مفهومی درونی می بخشد .
فیلم حرکت ناگهانی ممنوع در سال ۱۹۵۴ در شهر دیترویت جریان دارد.در ظاهر حکایت گروهی از مجرمان خرده پاست که می بایست یک «سند ساده» را بِربایند اما سودربرگ از این «مکگافین» ظاهری می خواهد نقبی بر انحصار قدرت ،تملک و جنایت شرکتهای خودروسازی بزند تا از این حیث بتواند یک واکاوی و نقد درون محور بر سرمایه داری ،بورژواها و فساد اجتماعی و بروکراتیک شان وارد کند.
فیلمساز با نقد و به چالش کشیدن نژادپرستی و سیستمهای باند محور حاکم بر سیاستهای آمریکا از کیس استادی مناسبی برای تشریح «جرم سازمانیافته »بهره می برد .فعالیتهای غیر قانونی و هماهنگ گروهی منسجم از اشخاص و گماشته های منسوب به کارتل های خودروسازی را برملا می کندکه با تبانی و هم افزایی قدرت برای تحصیل منافع مادی و انحصار،به ارتکاب مستمر مجرمانه میپردازند و برای رسیدن به هدف از هر نوع ابزاری چون قتل استفاده میکنند.
سودربرگ به «ویژگیهای جرم سازمانیافته» هم اشاراتی دارد. این اَبرکارتل ها خود نقش مهمی در ارتکاب و جهت دهی جرایم ارتکابی دارند.در فیلم نیز می بینیم که سران در قالب لایه های سلسله مراتبی سازماندهی شده اند و هر لایه مدیریت و مسئولیت زیر دستان ،مجریان و عملکرد کلی آنان را برعهده دارند.در بوروکراسی آنان ، جایگاه های سلسله مراتبی زیادی وجود دارد که بر اساس سیاست های غیر انسانی و مادی گرایانه استوار است.
در فیلم به خوبی «غیر ایدئولوژیک بودن گروه مجرمانه» مشهود است این ویژگی به این معنا است که گروه رانت خوار خودرو ساز ،جرایم را تنها با اهداف اقتصادی و کسب منافع مادی انجام میدهد و با دلبستگیهای مذهبی و سیاسی اقدام بهارتکاب جرم نمیکنند.
هدف این دارو دسته های امریکایی تنها کسب قدرت و منفعت مادی است.گر چه ممکن است این گروهها گاهی به مبارزات سیاسی هم روی آورند ولی هدف اساسی آنها از این مماشات کسب قدرت سیاسی نیست بلکه هدف تقویت قدرت اقتصادی،لغو قوانین مغایر با اهداف مجرمانه و اقتصادی خویش و تصویب قوانین تسهیل کننده فعالیتهای خاص و سرانجام به دست آوردن قدرتهای اجرایی و غیره برای حفاظت و مصونیت سازمان و اعضای آن در مقابل اجرای عدالت است.