برای جامعه سینما: محسن سلیمانی فاخر /«تی تی» یک فیلم تمام عیار و آگاهانه است و هر سکانس آن دارای بار و پیام محتوایی و فرامتنی است .«تی تی» یادآوری می کند که سیاه چاله های کهکشانی را باید رها کرد و درون را از سیاهی و ظلمت جلا داد .او چونان نامش همچون شکوفه گیاهی است که در لطاف طبعش خلافی نیست
«تی تی»نشان می دهد که عاقلان از جنون شهودی او در هراسند، زنجیر و اَنگی که به پای و وجود «تی تی »برچسب زده شده ،نتوانسته او را محدود کند، مردانی که کباده مردانگی و علم و درایت دارند در محضر کمال و فهم او ارزشی ندارند.
فیلمساز مانند اهل معرفت از دیوانگان صوری جانبداری کرده و عقلا رامورد انتقاد قرار می دهد .او جامعه مصلحت اندیش را که در خدمت خود خواهی و یغما قرار دارد نقد میکنند و جهانِ مجانین راکه فاقد این عقل وحالات منفی هستند بر عقلائی چنین ترجیح میدهد . تی تی هم این را می داند و درسکانس آخر به« ابراهیم » گوشزد می کند .به زعم او عقلا عامل فساد هائی در جهانند که دیگران از آن مبرایند .
فیلم تاکید بر قطبیت و پارادوکس جهان هستی دارد .انواع «مادرانگی»ها را معرفی و به چالش می کشد و آدم های پیرامون«تی تی»را صاحب عقل جزئی اند را می کاود تا تی تی را به عنوان واجد عقل اکتسابی و موهبت یزدانی عیان کندچرا که او چنان آگاه است و اهل شهود و بلند نظر که از سحر تا شامگاهان برای دعا کردن برای شفای مردی که نمیشناسد دل به دریا می زند .زنی که آنقدر قوی است که به خویش متکی و استوار است و آنقدر سخی است که مردان منفعت جو چو امیر سامان و ابراهیم را میبخشد و سیاه رو می کند مدعیانی که ازحق وحقیقت وجود او دورند .
تی تی چون کاغذ صافی است که با مچاله شدن ، ابعاد وجودی بالا بلندش قد می کشد و مهیا برای پیوند دیده ودل می شود. جهان فیلم و «تی تی» مانوس با دریایند. فیلمساز از دریا و موج استفاده عرفانی می کند و برای تبیین نظریه وحدت شخصیت و روشنتر ساختن نوع ارتباط حق و خلق، از تمثیل دریا و امواج استفاده مطلوبی می کند .او انقدر دریا دل است که همه دارایی اش در راه ایثار خرج می کند .
«تی تی» دریای وجود است و حوادث، موجها و نهرهای آن دریایند که پردهها و حجابهایی دارد اما این کولی راه ،حق چیزهایی در آن می بیند که دیگران عاجزند.
در عرفان رنگ، موهبتی از نور است. از بینش و دیدگاه «تی تی» هرجا که مینگرد، جهان به طور مداوم در دریایی از رنگهای در حال تغییر غوطهور است. رنگهای طبیعت، گیاهان و حیوانات -خرگوش- از تنوع فرا روی زندگی اویند.
رنگ، طراحی هدفمند از خدا را نشان میدهد و آدم بودن به معنای انسانیت در« تی تی »متجلی است . او جزیی از اثبات حق تعالی است که با گذشت و زایشی که از منظرش خیر و نوعدوستی است در مسیر درست حرکت می کند و هر راه او صراط حقانیت است.
فیلم مملو از اشارات و تاویل های عرفانی و دینی است .لیکن «تی تی» با روح زیبای خود بارقهای از نور و زیبایی را از طریق رنگهای آفاق دریافت میکند و در چرخش به درون خویش، آنها را نیز «در درون خودشان» ادراک میکنند.
او معنویت را تمرین می کند .تمرین معنویای که برای زیباسازی روح از طریق تصفیه نفس و سوزاندن و کنار زدن حجاب مورد استفاده قرار میگیرد،کمال او همان یاد خدا و «ذکر» است. «آتش ذکر» حجاب تاریکی را از او می بَردو رنگها و لباس قرمزی که به تن می کند از تبدیل عنصری به عنصر دیگر در وجود او خبر می دهد یعنی مرحله پذیرفتن بار مسئولیت برای او آغاز شده است.
«مادری» برای «تی تی» به عنوان تجربه ای الهی در بدن او محصور است.او حتی «انتخاب در تولید مثل» رابرای خیر به دیگری برمی گزیند. زن در مظهریت خدا تابناک تر از مرد است.او مظهر نفس کل و نماد و شاخص نقش مادری و همسری است. او در مدار «زن کامل بودن» حرکت کنند و او سنجه «فروتری ها» و «برتری ها» ست .
تی تی فیلم کاملی است و برای فهم مخاطب نقش در نظر می گیرد و به دانایی این زوج فیلمساز باید امیدوار بود.