جامعه سینما: اکبر معصومبیگی در بخشی از گفتوگو با اعتماد درباره ارتباط این نویسندگان با بستر تاریخی و اجتماعی اطرافشان میگوید: «طبق نظر لوکاچ امکان ندارد که نویسنده یاختهای تکافتاده و غیرتاریخی باشد که در گوشهای بیرون از جامعه بنشیند و اثرآفرینی کند.
یادمان نرود که در بوفکورِ صادق هدایت خودمان، با همه تنهایی و غریبگی و جداافتادگی که در آن وجود دارد، باز راوی برای سایهاش مینویسد یعنی سایهای بهعنوان مخاطب برای راوی بوفکور وجود داشت و بنابراین هیچ نویسندهای از زمینه اجتماعی و تاریخیاش جدا نیست و به بافتار تاریخیاش وابستگی تام دارد.
در نامههای نیما که برخی از آنها از زیباترین متنهای زیباییشناسی در این صد سال اخیر است، نیما میگوید نویسنده به بیرون میرود، آنچه در بیرون است در خودش جمع میکند و بعد برمیگردد و همان را در خلوتش در ذهن و ساختار احساسیاش میگوارد و هضم میکند و بعد آن را بیرون میدهد. ما چیزی به اسم خلوت نویسنده نداریم وقتی جامعه وجود دارد.
بیطرفترین نویسنده و هنرمند، طرفدارترین و طرفگیرترین هنرمند و نویسنده است. در بزنگاههای تاریخی همه نویسندههای بهاصطلاح بیطرف از قضا به طرف نیروهای راست افراطی و فاشیسم میروند».