مختص جامعه سینما: رسانه ملی سالهاست که ایدههای کلیشهای خود را با تغییر ظاهری بازتولید میکند. این بار نوبت به برنامهای به نام «هزار و یک» رسیده است؛ نسخهای کمرمق از «خندوانه» که نه ایده تازهای دارد و نه اجرای متفاوتی. تنها چیزی که تغییر کرده، شیوه هدیه دادن به مهمانان است، اما این تغییر به جای آنکه جذاب باشد، به نوعی تحقیر مهمانان و بازی با احساسات آنها شباهت دارد.
در گذشته، برنامههای این رسانه تا حدی در جلب نظر مخاطب پیش میرفتند که حتی «کفن و اعلامیه فوت» هم به مهمانان اهدا شد! پس از آن، شاهد صحنههای عجیبی همچون کندن سبیل مهمان(دکتر نظری) در یک برنامه تلویزیونی بودیم. اما حالا در «هزار و یک»، برنامهسازان که گویا از طویله فکر بهجای اتاق فکر مشورت میگیرند، هدیهای متفاوت اما با همان رویکرد توهینآمیز ارائه میدهند.
هدیهای که مهمان دریافت میکند، یک آینه زشت و ارزانقیمت است که QR کدی روی آن دارد. با اسکن این کد، مهمان صدایی را میشنود؛ اما نه صدایی دلگرمکننده، بلکه یادآور تلخترین لحظات زندگیاش! مثلاً یک خواننده(گرشا رضایی) را دعوت میکنند و بهجای تجلیل از هنر او، صدای برادرش را پخش میکنند که از مرگ پدر و مادرشان صحبت میکند. در نتیجه، مهمان بین اشک و بغض برنامه را ترک میکند، در حالی که مجری با لبخند از او میخواهد «هر وقت این صدا را شنیدی، به یاد ما باشی!»
این رویکرد، چیزی جز سوءاستفاده از احساسات مخاطب نیست. برنامهسازان بهجای خلق لحظاتی الهامبخش، مهمان را در موقعیتی غمانگیز قرار میدهند و آن را بهعنوان یک لحظه احساسی جا میزنند. رسانه ملی که سالهاست از تولید محتوای ارزشمند عاجز مانده، حالا در اوج بیخلاقیتی، روی موج احساسات سوار شده و مخاطب را در چرخهای از کلیشه و تکرار گرفتار کرده است. اینجا دیگر مسئله صرفاً ضعف برنامهسازی نیست، بلکه نشانهای از بنبست فکری است که کل این رسانه را فرا گرفته است.| سلیمانی فاخر