جامعه سینما: فیلم اتاق معلمان The Teachers’ Lounge در باشگاه «سینما اندیشه»در فرهنگسرای اندیشه نقد و بررسی شد. محسن سلیمانی فاخر، نویسنده و منتقدسینما در این نشست گفت: اتاق معلمان به واقعیتی اشاره دارد که اکنون ما و جوامع انسانی با آن روبرست،علاقه افراطی بشر به کنترل وجوه متعدد زندگی؛که این بینش برفهم تعاملات انسانی ارجحیت یافته است، به نقل از هابرماس علاقه به «کنترل زندگی» علاقه همگانی است و کمتر کسی به آزادی می اندیشد.
وی با بیان اینکه این فیلم می تواند به دلیل ماهیت و ابعاد مختلفی که در روابط انسانی و نیز حوزه اموزش پرورش دارد برای مطالعات علوم انسانی و اجتماعی به عنوان یک کیس استادی مورد مطالعه قرار گیرد گفت: این فیلم در علم «فلسفه» از طریق واکاوی گزاره های خوب| بد و درست|غلط مورد بررسی قرار گیرد، حتی می توان از این فیلم نمونه های رفتاری و گفتاری برای نقد «خشونت نمادین » در مدارس بهره گرفت.
وی ادامه داد: از بعد علوم سیاسی می شود مفاهیم آزادی وعدالت، دموکراسی و هژمونی ساختاری و نیز قدرت طبقه بالا دست را مورد تحلیل قرار داد. حوزه های روانشناسی، نهاد آموزش و پرورش هم از دیگر ابعادی است که می توان این فیلم دارای شخصیت ها و دیدگاهای ساده و پیچیده ای است مورد تحلیل علمی قرار داد.
سلیمانی فاخر افزود: فیلم اتاق معلمان، همچون استفاده های نمادینی که از روبیک کرده است چند آوایی و چند بعدی است و هربخش فیلم می تواند خوانش های متعدد و متضادی را در بر گیرد. ما در این فیلم دوگانه های ذاتی بشر را به خوبی می بینیم، روایت های دیالتیکی همچون عقل و آگاهی در مقابل غریزه و سرشت، دوگانگی هایی که در ذات بشریت انتها و پایانی ندارد.
«کارلا نواک» شخصیت کلیدی فیلم، به دنبال احیای حق و کرامت انسانی است اما دچار نقض این حقوق شهروندی می شود، می خواهد امر اخلافی انجام دهد ولی عملا در ابتدای کار با نصب دوربین به صورت پنهانی در محیط مدرسه کارغیر اخلاقی انجام می دهد. دیگر معلمان نیز با تحریک و تشویق نمایندگان دانش آموزان برای لو دادن سارق عملا دچار امر غیر اخلاقی می شوند و حریم و حرمت ازادی را فدای عدالت و برداشتی می کنند که غلط و نادرست است.
این منتقدسینما با اشاره به اینکه در این فیلم مدرسه می تواند نماد یک جامعه مطالبه گر و دمکرات باشد اما همین جامعه، امر غیراخلاقی و بایکوت رسانه ای انجام می دهد، گفت: دیگر مقوله ای که در میان قابل تحلیل است همان پارامتر «غیریت» است، چون از ما نیستی باید بازخواست شوی. در این فیلم «علی» به عنوان یک مهاجر، بیشتر در مظان اتهام است، چون از جنس طبقه و نژاد خودی نیست. یا حتی می بینم که مادر سارق وقتی خود را پشت فرزند خود پنهان می کند «اسکار» به عنوان فرد بیگانه مورد بازخواست قرار می گیرد .
این پژوهشگر جامعه شناسی تصریح کرد: همانطور که اریک فروم معتقد است که بزرگترین رنج مااین است که همه می دانیم می توانیم از دیگران «ابزار» بسازیم و ونیز دیگران از ما ابزار بسازند گفت: این نگاه منفعت جو و ابزارگونه در کادر اموزشی این فیلم مشهود است که برای حفظ جایگاه و منافع، دموکراسی موجود و نمادین را قربانی می کنند .
وی ادامه داد: این فیلم در نقد شیوه معمول نظام اموزشی که بیشتر به خواندن و نوشتن تاکید دارد هر چند نادرست قد علم میکند چرا که دانش اموز بالغ و عاقل امروزی به جامعه پذیر شدن نیاز دارد و حتی بیش از «جامعه پذیری»؛ این درک و خلق روابط انسانی و مسولیت پذیری و توان زیستن مسئله و چالش آینده اوست.
وی در پایان گفت: تنهایی، تجارب منازعات و تضادها، مصایب مهاجر بودن، تجارب فقر و جدایی از مجموعه رنج های انسان معاصر است که در فیلم اتاق معلمان قابل بازخوانی و تعمیم است.
اتاق معلمان فیلمی چندوجهی با محوریت دوگانه قانون و اخلاق
مهدی سلطانی گرد فرامرزی در ادامه گفت: اتاق معلمان فیلمی چندوجهی است و از ابعاد گوناگون قابل خوانش و تفسیر است؛ فیلم در درجه اول، درباره مدرسه و سیستم آموزشی مدرن جامعه آلمان است و نحوه اجتماعی شدن و انتقال و پذیرش ارزشهای فرهنگ آلمانی در بستر کنش متقابل معلمان و دانشآموزان.
وی افزود: فضای مدرسه در فیلم اتاق معلمان، یک فضای ایدهآل و چشم نواز است و سبک معماری آن خاص یک آموزش سطح بالاست که شاید بسیاری از دانشگاههای کشورهای جهان سوم استانداردهای معماری این مدرسه آلمانی را نداشته باشند؛ مدرسه یک اتاق بزرگ و زیبا برای همنشینی معلمان دارد، جدا از اینکه هر معلمی نیز یک اتاق دارد. دانشآموزان نیز اتاق بزرگی برای همنشینی و همفکری و فعالیتهای فوق برنامه دارند. کلاسهای درس بزرگ و مجهز، سالن ورزشی بزرگ و حیاط بسیار بزرگ و زیبا، لوکیشن مدرسه فیلم را تشکیل میدهند. مدرسه حتی دوربین امنیتی ندارد که ناظر سراسربین و کنترلگر دانش آموزان و معلمان باشد و در فرایند تعلیم و تربیت دخالت کند و درونی کردن ارزشهای فرهنگی را تحت عامل استرس زا و مصنوعی دوربین قرار دهد.
این مدرس دانشگاه یادآور شد: در این موقعیت و فضای آموزشی ایدهآل اما، یک مشکل اساسی وجود دارد. موضوع دزدیهای خرد(مداد یا پول خرد) از دانشآموزان و معلمان در این مدرسه به یک مسئله مهم در این سیستم آموزشی بدل شده است. عمل دزدی شاید اساسی ترین گناه و بزه در تاریخ باشد و همه جرایم و گناهان دیگر نوعی دزدی هستند و از این نظر، مسئله دزدی وجهی نمادین و معنادار در فیلم پیدا می کند.
وی گفت: موضوع دزدی در این فیلم، دستاویزی برای روایت تقابل مهم و دوگانه قانون و اخلاق در داستان آن است. برای پیش بردن فرایند جامعه پذیری و درونی سازی فرهنگی، بیش و پیش از قانون، نیازمند رعایت اصول اخلاقی و درونی سازی آنها هستیم. امری که به نظر می رسد مدرسه آلمانی در القای آن به دانش آموزان و معلمان شکست خورده است.
این جامعه شناس تصریح کرد: جامعه آلمانی در چند دهه گذشته، تحت تاثیر مهاجرتهای بین المللی، به جامعه ای چند قومی و چندنژادی بدل شده و مهمترین چالش جامعه آلمانی، همنوا کردن جمعیت مهاجرین با ارزشها و اصول اخلاقی آلمانی با سابقه چند قرنی سرآمدی در فلسفه و اخلاق اروپایی است.
وی گفت: روایت فیلم به سمتی پیش می رود که نوعی شکست را در اهداف تعلیم و تربیت اخلاقی مدرسه آلمانی نشان می دهد. توسل به پلیس در انتهای فیلم برای اخراج دانش آموز خاطی، استعاره از شکست فرایندهای نرم برای درونی کردن فرهنگ آلمانی است.این نشست با پرسش و پاسخ حضار به پایان رسید .