جامعه سینما: دیوید بوردول می نویسد؛ عدهای تصور میکنند که «فرم» مفهومی است متضاد با چیزی به نام «محتوا». معنیاش این است که شعر یا موسیقی یا فیلم مثل کوزه است؛ شکلی بیرونی است، و محتوا چیزی است که میتوان به آسانی داخل فنجان یا سطلی خالیاش کرد.
بنابراین فرض، فرم از چیزی که فرض شده محتوی آن است، کم اهمیتتر به نظر میآید. اما ما این فرض را قبول نداریم. اگر فرم سیستمی کلی است که ببینده به فیلم نسبت میدهد، داخل و خارجی در کار نیست. هر جزیی در داخل الگوی کلی کارکرد دارد. در نتیجه ما با خیلی از چیزهایی که مردم محتوا مینامند، همچون عناصر فرمی برخورد میکنیم.
از دید ما، موضوع فیلم و مفاهیم نظری همه داخل سیستم کلی اثر هنری جای میگیرند و میتوانند توقعات خاصی را در ما به وجود بیاورند یا به استنباط خاصی منجر شوند. ادراک کننده، عناصر مختلفی را به هم ربط میدهد و میگذارد با پویاییِ تمام بر هم تأثیر گذارند. در نتیجه موضوع و مفاهیم نظری از آنچه ممکن است بیرونِ اثر باشند متفاوت میشوند.