مختص جامعه سینما:کاوه طالبم/یگانه چیزی که می تواند بر خاک حاصلخیز افکار ما بذری کاشته و ان را بارور کند تا درختی با سایه ای زندگی بخش پرورانده شود “امید” است.امید، پرسمان محوری در فیلم ” رستگاری در شاوشنک” است که به صورتی بسیار ساده و نمادین به تصویر کشیده می شود.
انسانی که در زندانی گیر افتاده، مامورانی به غایت بی رحم که می توانند هر لحظه بر جسم و روان او ضربه ای کاری جاری کنند، همزیستی با قاتل و مجرم و… . این شرایط که به نقش اول این فیلم تحمیل شده، بجای آنکه ریشه امید را در او بخشکاند، موجبات باروری در جستجوی راهی برای ادامه زندگی و بهبود و در نهایت خلاص شدن از آن اوضاع می شود. به واقع بجای آنکه زانوی غم را بغل کند ، برآن می شود که از همین نمد برای خود کلاهی بیافریند.
او از تجربیات و دانشی که کسب کرده در موقعیتهای مناسب و با تیزهوشی نهایت بهره می برد تا موقعیتش را در زندان بهتر کند. از این طریق می تواند آرامشی نسبتا بهتر برای روح و روانش فراهم سازد. به موازات و همهنگام به شیوه ای آهسته ام پیوسته نقشه ی خود را برای فرار از این موقعیتی که در آن گیر افتاده عملی می کند.
در این فیلم، جاری شدن روح امید به طوری نمادین و گام به گام به تماشگر منتقل می شود.
می آموزد که چگونه امید موجب گسترش خطوط اندیشه ورزی می گردد و از این مسیر چگونه از نو آغاز می شویم و بر طبق گفته ی فیلسوف آغازها، آرنت، که “آغاز برابر با آزادی”، دوباره رها می شویم و کابوس های سیاسی و اجتماعی را که همچون لایه ی ضخیم غبار بر چشمِ ذهن ما نقش بسته کنار زنیم.