برای جامعه سینما: مصطفی مهرآیین/ین روزها همه به نوعی عاشق “مصرف فرهنگی” شده اند.همه جا سخن از این است که به من بگویید فیلم خوب،کتاب خوب،یا حتی صفحه اینستاگرامی خوب چیست تا بخوانیم یا ببینیم.تصور بر این است حالا که نمی توانیم هیچ گونه کاری انجام دهیم حداقل کار فرهنگی یا دقیق تر بگویم “کار ذهنی” کنیم.
.نکته اما اینجاست که ما در بیشتر موارد حتی با خوندن کتاب یا دیدن فیلم احساس می کنیم چیزی در وجودمان انباشت نشده است یا اصولا چیزی به ما اضافه نشده است.احتمالا اولین پاسخ این خواهد بود که آن فیلم و کتاب از کیفیت خوب برخوردار نبوده اند یا اینکه نه احتمالا ذهن من تنبل شده است و چیزی در حافظه ام باقی نمی ماند.این جملات را بارها از دانشجویانم شنیده ام.
پاسخ دقیق تر،اما،در جای دیگر یعنی در مکانیسم عمل ذهن نهفته است.ذهن ما با دادن محتواهای خام فعال نمی شود.آنچه موتور محرکه ذهن است و به ذهن جهت می دهد و آن را روشن می سازد و آن را وادار به فعالیت می کند “پرسش” است.ذهن بدون پرسش ذهن مرده است حتی اگر سال ها کتاب بخواند.
ذهن انسان تنها با پرسش است که می داند چه می خواهد و کجا می خواهد برود.پس از طرح پرسش است که ذهن در جستجوی جواب نیازمند مطالعه کتاب یا دیدن فیلم یا رجوع به یک معلم و استاد می شود.به جد می توان مدعی شد که ذهن یک انسان در حدود نود درصد از زندگی اش بی جهت و خالی و بی فعالیت است.شما آنگاه می دانید که مجهز به قدرتی به نام تفکر هستید که دارای پرسشی از جنس “چیستی”،”چرایی”،یا “چگونگی” شوید.
این روزها که به بهانه بیماری کرونا از فراغت بیشتری برخورداریم می توانیم این قدرت انسانی را در خود بیدار سازیم و با طرح پرسش های بنیادی از خود اندکی از زندگی معمول بی اندیشه فاصله بگیریم.پرسش های بنیادی پرسش هایی از جنس “تحول” و ” انقلاب ” هستند:
پرسش از عدالت،آزادی،امید،عشق،دوستی، اخلاق،نیکوکاری،خیرخواهی،سیاست، شفقت،مهربانی،ثروت،سلامت عمومی،تکنولوژی،علم،و…….ذهن هر یک از ما احتمالا انباشته از گزاره های خبری در خصوص این موضوعات است که فقط با گذاشتن یک “چرا” یا “چگونه” در آغاز این گزاره های خبری می تواند تبدیل به پرسشی بنیادین در وجود ما شود.
اگر تاکنون شنیده ایم که” عشق یا نوعدوستی می تواند ما را نجات دهد”،می توان با اضافه کردن یک چرا و چگونه پرسید که “چرا و چگونه عشق می تواند نجات بخش باشد؟” اینجاست که ذهن شما جهت می یابد و شروع به کار می کند و گرنه صرف کتاب خوندن یا فیلم دیدن خود گونه ای عمر هدر دادن است.آنچه زندگی را معنادار می سازد همین توان “پرسش گری” ست.