اختصاصی جامعه سینما:محسن سلیمانی فاخر / ابدویک روز بازنمایی شخصیت های انسان هایی محاسبهگر و منفعتگراست وقدرت عمده خود را از دیالکتیک جاری بین شخصیتها،موقعیتها و ساختارش می گیرد وبا استفاده از دیالوگها و رفتارهای کنایی و تنش دار فضای زندگی این آدمها را بسط می دهد تا شخصیتها عمق پیدا کنند و برای مخاطب قابل لمس شوند.
در این اثر سبکی اززندگی یا رفتارهایی تلویحا مورد انتقاد قرار گرفته است برای مثال بینش فردگرایانه،شخصیت ها و درام فیلم را شکل می دهند.ارتقاء یا تنزل مقام و موقعیت هر یک از این خانواده و ایفای صحیح و یا نادرست نقشها در قالب لفظ «من» و «تو» ابراز می گردد. وقتی برادر بزرگ خانواده موفقیت خویش را با کلمه «من» نسبت به سایر اعضای خانواده بیان می کند و سعی دارد که ثابت کند تنها وی سکان وعامل اصلی هدایت است لذا برای همه تصمیم میگیرد و شکست و تخلف و انحطاط را با لفظ «تو» بیان میکند، در واقع عامل اصلی،روابط این خانواده بیمار فرد قلمداد می شود و به مشارکت و دگر خواهی دیگران توجهی نمی گردد در نتیجه دراین بینش فردگرایانه به سایرین توجهی نمی شود و اگر توجهی باشد، یا دخالت است یا منفعت طلبی پنهان و حتی اینکه وانمود می شود که «خانه را ترک نکن و بمان درست است که ماندن در این خانه سخت است ولی تو بمان تا چراغ این خانه روشن بماند » هم نوعی «من گرایی» نهفته دارد. اما سمیه جنساش متفاوت با دیگران است. او در تعهد دارد وحاضر است از خود برای خانواده اش مایه بگذارد. او را همه دوست دارند چون کنیز کمر به خدمت بسته است او را به ظاهر تکریم می کنند،او با نگاهش به زندگی ،حس تعهد ،وفاداری گذشت و دگر خواهی را با چراغی کم سو در خانه روشن نگاه داشته است ،در سرایی که همه او را به نفع خود استثمار می کنند. دیالوگ خواهرش به سمیه «اگر اینجا باشی هر وقت که میخواهی، یک چایی بخوری باید یک سینی چای برای دیگران هم بریزی» نگاه فردنگری و بهره کشی را به خوبی نمایان می کند.
از رفتارها وکنش های شخصیت های ابد و یک روز داستان شکل می گیرد وشخصیت پردازی های به دور از کلیشه و هوشمندانه از آدمهایی رو می شود که سالهاست در کلیشه ها تعریف شده اند اینکه یک معتاد لزوما بی رگ و بی غیرت است در این فیلم مردود است ، محسن با اعتیاد مزمنش و منفعت طلبی هایش حواسش به دوروبر هست ،مادر معتاد ابد و یک روز اینگونه نیست که در هر شرایطی فرزندش را نکوهش کند ،چرا که او خوب میداند که خودش کمتر از پسر معتادش مقصر نیست و یاحتی فردی که اعتیاد را ترک میکند لزوما از لحاظ اخلاقی بهتر نمی شود ، مرتضی اعتیاد را کنار گذاشته اما به جایش به آز و طمعی اعتیاد یافته که برای جبران زندگی گذشته اش حاضر به مبادله خواهرش با پول شودو در نهایت شخصیت های بکر ابد و یک روز ، جسور و بی پروا یک تم و موضوع نخ نما و هیستریک را جذاب و پرکشش درآور می آورد . فیلمی آنچنان اثرگذار با وجود فضای سنگینش و لحظه های تلخش پر از دیالوگها و بازیهای تامل برانگیز با مهارت های درونی و نیش های گزنده تاخی را گاه با خنده تلخ مخاطب باز می گیرد . فیلم مخاطب را در غم و فلاکت خفه نمی کند که احساس همزاد پنداری بیشتری تولید کند بلکه با ایجاد جذابیت های گوناگون تلخی اثر را تلطیف می کند و با احیا معانی و دلالت ها تغییر را به ارمغان می آورد
ابد و یک روز به تغییر می اندیشد و وضعیت موچود رابه چالش می کشد و شخصیت ایستای خود را داینامیک می کند و بر تغییرات صحه می گذارد ومحافظه کارانه مروج حفظ وضعیت موجود نیست اینها باعث می شود مخاطب در جریان واقعه احساس حضور کند.خواهر وسواسی خانواده که روزی چند بار حمام میرود آخرش راضی می شود به پرستار گربه های خانگی شود یا برادری که دم از حمایت خواهرش را می زند غیرتی است و احساس مسوولیت می کند در ازای مبادله اش از خواستگار افغانی پول می گیرد و مادری که کم از رفتار های پسرهایش حمایت نمی کند. تضادی که در فیلم مشهود است از رفتار و شخصیت پرسناژهای داستان عجیب و غیرمتعارف نشات گرفته است که از همان شخصیت پردازی پویا و غیر محافظه کارانه برخاسته است .
ابد و یک روز این خرق عادت را عنوان می کند تا روایتگر یک واقعیت عریان و ملاحظه باشد حتی گفتگوهایی که خواهران و برادران با هم دارند شاید چندان مرتبط به این طبقه نبوده و باور پذیر نباشد. با این حال بخشهایی از فیلمنامه مبهم و بدون پاسخ باقی میماند: مثل برداشتن مواد از پشت بام توسط پسر کوچک خانواده، شک محسن به برادرش راجع به کف رفتن مشتریانش در فیلم رها شده است، زمان بندی فیلم کمی بلاتکلیف است، بازه زمانی فیلم سه چهار روزه است که در عمل اینگونه نیست .از سویی برادر کوچک باهوش فیلم با اینکه تاثیرگذار بود اما می بایست موثرتر جلوه می کرد ؛ نه اینکه در مراسم خواستگاری حضور نداشته باشد و تنها آخرین بهانه ماندن خواهر در ایران شود . دلیل قانع کننده تری می بایست برای ماندن ، رو می شد و بار احساسی شدن مخاطب برای بازگشتن سمیه کمتر می شد.
One Comment
بازخورد: تحلیل فیلم متری شیش نیم/نارســـــــــــیسیم تکنیــــــــکی - رسانه تحلیلی «جامعه سینما»