مختص جامعه سینما: دکتر مصطفی مهرآیین نگاهی جامعه شناسی به قتل بابک خرمدین دارد .وی درباره این رویداد اجتماعی می نویسد /۱٫میشل فوکو در توضیح “نظم یا سامانه سکسوالیته”در جامعه بر این باور بود که سکسوالیته صرفا مربوط به روابط جنسی نیست؛سکسوالیته گذرگاهی است که در آن روابط قدرت میان زن و مرد،پیر و جوان،پدر و مادر و فرزند،و…شکل می گیرد و خود را تثبیت می کند.
به باور فوکو در عصر مدرن چهار اتفاق این نظم را شکل داده اند:پیدایش زن عصبی،تربیتی شدن سکس کودک،اجتماعی کردن تولید مثل و در آخر شکل گیری لذت منحرف،بویژه لذت منحرف والدین`
۲.در فرآیند قتل بابک خرمدین و خواهر و داماد خانواده همه این چهار عنصری که نظم سکسوالیته را شکل می دهند وجود دارد:پدر منحرف است و گرفتار در لذت منحرف به دختران خود تجاوز کرده است،مادر عصبی و هیستریک رفتار می کند،بنا به اعترافات والدین فرزندان تربیت سکسی اخلاقی نداشته اند و در آخر فرزند پسر مجرد بوده و کارکرد تولید مثل را برای خانواده ممکن نساخته و از لذت منحرف بهره گرفته است.
۳.این وضعیت،وضعیت طبیعی خانواده یا به زبان فوکو رابطه میان “نظم سکسوالیته” و “نظم وصلت” یا خانواده درعصر مدرن است.به زبان دیگر،نظم سکسوالیته یا در بستر نظم وصلت تبدیل به یک نظم اجتماعی و اخلاقی می شود یا می تواند فاجعه بیافریند.
این نظم وصلت است که با تعریف قواعد مربوط به امر مجاز و ممنوع،نظم سکسوالیته را مدیریت می کند.در این ماجرا پدر مهمترین نقش در خارج کردن نظم سکسوالیته از نظم خانواده بر عهده دارد.
آیا نوشتن و گفتن بی معنا شده است؟
۴.آنچه در خانواده خرمدین اتفاق افتاده خارج شدن نظم سکسوالیته از بستر یک خانواده معمولی یا نظم وصلت توسط پدر خانواده است.در چنین بستری قطعا فاجعه رخ خواهد داد.سکسوالیته یا نظم قانونی و حقوقی خانواده را می پذیرد یا تبدیل به فاجعه می شود.
البته قتل تنها یک شکل ویرانی خانواده است.در ایران سالهاست که اتفاق مهمی به نام “انقلاب جنسی” رخ داده و نظم سکسوالیته را از بستر نظم قانونی و حقوقی خانواده خارج کرده است.این موضوع را باید در جایی دیگر در بحث از پیامدهای توسعه برای روابط جنسی و عاطفی در خانواده مورد بررسی قرار داد.
One Comment
محمدرضا کیانفر
.
مصطفی مهرآیین جامعهشناس گفت: این نسل را نسل عشق و دوستی و اخلاق و صداقت و صلح و آشتی و منطق میدانم که فهم عمیقی از انسان و درک درستتری از زندگی دارد و قبل از اینکه فلسفه بخواند خودش فیلسوف است.
آقای مهرآیین،
لطفاً این قدر هندوانه زیر بغل این نسل نگذارید که مبادا مشتبه گردد و گمراهتر شود این نسل تولید دیکتاتوری جمهوری اسلامی میباشد که سواد سیاسی و تجربه ندارد و درست مانند ولایت مطلقهی فقیه خودش را سنگ پلخمون اجانب کرده است.
زندگی در صدف خویش گهر ساختن است، در دل شعله فرو رفتن و نگداختن است.
مذهب زنده دلان خواب پریشانی نیست، از همین خاک جهان دگری ساختن است.
سرور گرامی،
تنها راه نجات میهن اتحاد ماست که همصدا جمهوری اسلامی را تشویق به انجام دو فوریت نماییم:
۱- قطع دشمنی با آمریکا برای دفع تهدیدات خارجی.
۲- به رسمیت شناختن حق آزادی بیان مصوب قانون اساسی جهت حل مشکلات داخلی.
با تشکر از توجه شما.