برای جامعه سینما:رضا اورنگ/زنده یاد هوشنگ ظریف، تار نواز چیره دست،هنرمندی بی ادعا بود که نامش همواره در یادها و دل ها باقی خواهد ماند.خودش مرد،اما نامش هرگز نخواهد مرد.
هوشنگ ظریف،مرد شریفی بود که با ظرافت تار نواخت و با شرافت زندگی کرد.خود را معلمی می دانست که باید تا آخرین نفس بیاموزد و هرگز از پای ننشیند که به راستی چنین کرد.هنرمندی بود بی ادعا که با وجود توانمندی در نوازندگی و استاد تمام بودن در موسیقی،هرگز خود را نباخت و آلوده به ننگ مال و مقام نشد.از حاشیه دور ماند تا با غاشیه گزیده نشود.
هوشنگ ظریف بهترین بود،اما هرگز مانند برخی مدام فریاد برنیاورد که من بهترینم،زیرا اعتقاد داشت بهترین، کسی است که در عمل توانایی هایش را نشان دهد،نه با فریاد زدن در کوچه و بازار یا سالن های اجرای موسیقی.
هیچ کس نتوانسته و نمی تواند از هنرنمایی ظریف که با ظرافت و قدرت می نواخت ایراد بگیرد،زیرا شدنی نیست.او با اینکه می توانست مانند بعضی با هدف کسب مال و مقام زخمه بر تار زده و به نان و نام برسد،اما چنین نکرد و از همان آغاز راه معلمی را پیش گرفت و روی انتخاب خویش مردانه و عاشقانه ماند،آن هم معلمی توانا و دلسوز که شاگردانش امروز از بزرگان عرصه موسیقی و تارنوازی هستند.
هوشنگ ظریف آنچه در توان داشت به هنرآموزان خویش می آموخت،به هیچ وجه فرقی بین هنرآموز نوجوان،نابینا یا بزرگسال نمی گذاشت.
استادان بسیاری در موسیقی به تدریس پرداخته و هنرمندانی را تحویل جامعه داده اند،اما کمتر کسی را سراغ داریم که از ابتدای راه، شغل معلمی را انتخاب کند و با تمام وجود به آموزش هنرجویان بپردازد.
معلم بودن بسیار متفاوت است با مدرس بودن،معلم کسی است که تا آخرین نفس با شاگردانش می ماند و آنچه دارد به آنان منتقل می کند،اما مدرس در طول سال یک یا چند ترم تدریس می کند و تمام.
بزرگ ترین ادبا و هنرمندان ایران فرهنگ خیز و هنرپرور،تمامی شان از معلمانی توانا و دلسوز کسب دانش و هنر کرده اند،برخی از این بزرگان تا لحظه آخر حیات معلم خویش از آنان کسب فیض می کردند.هوشنگ ظریف نیز معلمی بود مانند اسلاف خویش.
هوشنگ ظریف پرچم هنر موسیقی را از دست معلمان خویش گرفت و با تمام توان آن را به اهتزاز درآورد و در سخت ترین شرایط نیز نگذاشت در دستان پرتوانش بلغزد و روی زمین بیفتد،اما مرگ پرچم را از دستان خسته و لرزانش گرفت تا به معلم توانایی دیگر بسپارد.شکی نداریم که این بیرق روی زمین نخواهد ماند و مردان و زنانی از تبار ظریف و بزرگانی دیگر آن را به دست گرفته و دوباره به اهتزاز درخواهند آورد.
هوشنگ ظریف رفت،اما نوای تارش رفتنی نیست.