مختص جامعه سینما: محسن سلیمانی فاخر|در روزگاری که معنویت و مفاهیم اخلاقی باید سرچشمهای برای پالایش فردی و اجتماعی باشند، متأسفانه شاهد آنیم که برخی این ارزشها را به ابزاری برای فرار از پاسخگویی یا تخفیف مجازات تبدیل میکنند. نمونهاش همین پرونده پر سر و صدای «امیر تتلو» که وکیل او در روزهای اخیر مدعی شده موکلش در زندان به مداحی مشغول است، یا چندی پیش نوشت : تتلو با یکی از هواداران قدیمی خود که سالها در کنارش بوده ازدواج کرده است. این ازدواج به صورت موقت و با هدف توبه، بازسازی شخصیت و تشکیل خانواده مشروع انجام شده است. علت انتخاب عقد موقت نیز این بوده که در صورت آزادی تتلو، عقد دائم توسط رهبر ایران خوانده شود.
اما پرسش جدی اینجاست: آیا این رفتارها ـ حتی اگر واقعی و صادقانه باشد ـ باید در فرآیند قضایی و صدور حکم تأثیری بگذارد؟ چه رسد به اینکه این رفتارها بوی ظاهرسازی و استفاده ابزاری از مفاهیم مقدس بدهد.اینکه فردی در زندان مداحی کند یا عقد موقت کند، در اصل میتواند حرکتی شخصی و قابل احترام باشد. اما وقتی این مسائل بهانهای برای مانور رسانهای میشود، وکیل متهم آنها را در بوق و کرنا میکند تا شاید تأثیری بر تصمیم قضات بگذارد، ماجرا شکل دیگری به خود میگیرد.
این دقیقاً همان رویه خطرناکی است که در آن معنویت به ابزار معامله تبدیل میشود؛ ظاهری فریبنده که میتواند حتی قضاوتهای حقوقی و افکار عمومی را منحرف کند.بدتر آنکه این روندها عملاً نوعی الگوسازی معیوب را در جامعه نهادینه میکند. پیام پنهان چنین نمایشهایی این است که «اگر روزی لغزیدی و به بند قانون گرفتار شدی، کافی است تسبیحی به دست بگیری، چند روضه بخوانی تا از سنگینی جرمات کاسته شود.» این نگاه در بلندمدت اعتماد عمومی به عدالت قضایی و اصالت مفاهیم دینی را مخدوش میسازد.
توبه، بازسازی شخصیت و رجوع به معنویت امری درونی، عمیق و تدریجی است که تنها در رفتار و منش فرد در بلندمدت نمایان میشود؛ نه در چند استوری و بیانیه وکیل. قوه قضاییه و دستگاههای رسانهای هم باید مراقب باشند تا ناخواسته در زمین این ظاهرسازیها بازی نکنند و عدالت را قربانی نکنند.
یکی از جدیترین آسیبهایی که اینگونه نمایشهای ظاهرسازانه در پی دارد، ضربه زدن به اصل ایمان، معنویت و اعتماد عمومی به ارزشهای دینی است. وقتی مذهب و مظاهر دینی تبدیل به ابزاری برای پیشبرد مقاصد شخصی ـ از تخفیف مجازات تا تطهیر چهره در افکار عمومی ـ میشود، آنچه بیش از همه آسیب میبیند خود دین و معنویتی است که باید مأمن آرامش و پالایش روحی جامعه باشد.
ریاکاری دینی نه تنها نزد مردم، که در آموزههای خود دین نیز نکوهیده و مذموم است. وقتی جامعه بارها و بارها شاهد بهرهبرداری ابزاری از مفاهیم مقدس میشود، آرامآرام به این باور میرسد که معنویت نیز میتواند کالایی برای معامله باشد. این همان خطری است که بیش از هر چیز، ایمان راستین و سرمایه اخلاقی جامعه را میفرساید و بدبینی و بیاعتمادی گستردهای را بهدنبال میآورد.
کاش دستکم آنان که مدعیاند در پی توبه و بازگشتاند، صداقتشان را نه در گفتار و شوی رسانهای، که در کردار و پایداری رفتارشان اثبات میکردند. جامعه، دین و عدالت، بازیچه هیچکس نیست. این نوشته اصلاً بر سر توبه یا بخشش تتلو نیست؛ بلکه نقدی است به همین «رویههای تصنعی» که معنویت و مفاهیم اخلاقی را در خدمت بازیهای حقوقی و رسانهای درمیآورند. کاش دستکم در این عرصه حساس، کمی جدیتر و مسئولانهتر رفتار کنیم.




























