جامعه سینما:در سال ۱۹۹۸ وقتی اعلام شد که قرار است اسکاری افتخاری به الیا کازان داده شود، از ماهها قبل عدهٔ زیادی در جلوِ آکادمی اجتماع کردند و دست به تظاهرات زدند که نباید به یک خائن و آدمفروش جایزه داد. حتی در زمان برگزاری مراسم اسکار جمعیت به دو قسمت تقسیم شده بود؛ عدهای که برخاستند و به کازان ادای احترام کردند و برایش کفزدند و عدهای که همچنان نشسته ماندند… وارن بیتی، که یک سوسیالیست تمام عیار بود، گفت: اگر برای کازان از جا برخاستم برای این بود که در دورهای از زندگیام کازان تأثیر بهسزایی در کارم داشت.
البته هر دو دسته در یکچیز اشتراک داشتند و در آدمفروشی و خیانت و فرصتطلبی کازان هیچ تردیدی نداشتند، منتها یک دسته معتقد بودند که باید به بخشی از کار او ارج نهاد. در همان هنگام آرتور میلر، نمایشنامهنویس و زخمخورده مککارتیسم، در مجله «نِیشن» نوشت: «دوستان، کمتر کسی به اندازهٔ من از مککارتیسم آسیبدیده است. اما من حاضر نیستم بهخاطر کثافتی که کازان در دوره مککارتیسم مرتکب شده است، کلّ کار او را نفی کنم. هر آدمی تاریخچهای دارد و باید درباره دورههای زندگی او جداگانه داوری کرد».(از کانال سینما پارادیزو)