جامعه سینما: ایمان رضایی/سهگانهی ریچارد لینکلیتر ، اساسا استوار بر ایدهی بسط مکالمات است. گپ و گفتهایی که در خلال گذران روزمره ، حین ایجاد یک آشنایی یا حل یک معضل مربوط به روابط انسانی ، از گزارهی «بلند بلند فکر کردن» نشات میگیرد .
یک ایجاد تشابه بین میزانسن و برقراری دیالوگ ، به این شکل که «جسی» و «سلین» ، همانطور که بدون مقصدی مشخص [به خصوص در قسمت نخست ، پیش از طلوع] به پرسه زدن در شهر مشغولاند ، ذهن مغشوششان را نیز بی واسطه و سیاست ، بداهه و صریح ، در لحظه به قالب دیالوگ درمیآورند. کلاژی دلچسب از پرسه در شهر ، و «این-همانی» ای که با ساحت درونی کاراکترها شکل میگیرد. ماجرا در قسمتهای بعدی نیز روال خود را ادامه میدهد. «پیش از غروب» نیز از دیداری دوباره پس از ۹ سال ، این بار در شهری دیگر شکل میگیرد و به محض شروع آن پیادهروی طولانی ، گفتگویی مفصل ، دوباره آغاز میگردد.
چه بسا میتوان تشابهی تفسیری میان فرم گفتگوها و اتمسفر شهرها نیز در طول هر سه فیلم پیدا کرد. خیابانهای وین ، در آن ساعات انتهای شب ، میزبان دختر و پسری جوان ، بازیگوش و بی پروا میشود و میان عاشقانههای تازه شکل گرفتهی آنها ، المانهایی نظیر آن شاعر دورهگرد و فالگیر مرموز را رو میکند. پاریس اما درست شبیه به شهرت اجتماعی خود در رابطه با فعالیتهای مدنی و انسانی ، کاراکترهایش را در کنار یاد خاطرات ، گاها به دیالکتیک دعوت میکند که ایدهی آن را نیز از دل موقعیت شغلی «جسی» و «سلین» بیرون میکشد. دو پرسه زنی که حالا دیگر جز فلسفهبافیهای رویاگونه ، دغدغههایی اجتماعی دارند.
در اپیزود سوم اما ، «پیش از نیمه شب» بیش از دو پارت قبلی ، گامی پررنگتر به سوی ملودراماتیزه شدن برمیدارد. «جسی» پروازش را در قسمت قبلی از دست داده ، از همسرش با شرایطی نه چندان دوستانه جدا شده و خانوادهای تمام عیار کنار «سلین» تشکیل داده. حالا محور گفتگوها ، دیگر از دل دیداری تازه بیرون نمیآید ، که عموما جر و بحثهاییست در راستای معضلات یک رابطهی زناشویی.
اگر «پیش از طلوع» دیالوگهایش را بر محور یک آشنایی اتفاقی شکل میداد و «پیش از غروب» نیز ایجاد مکالماتش را مدیون دیداری اتفاقی پس از گذشت چندسال دوری ناخواسته بود ، اینجا در پارت پایانی ، گفتگوها از «مدتی طولانی کنار هم بودن» نشات میگیرد نمایانگر مواجههی دو طرفِ یک رابطه و تلاشِ عذاب آورشان برای ترمیم آن رابطه است.
نتیجه آنکه تمام این سهگانه ، با تمام آن سوداهای عاشقانه و پیشروی در شکلگیری یک کمدی-رمانتیکِ متفاوت ، عملا بر پایهی مواجهات انسانی بنا شده. آنچه نقطهی اشتراک تمام این سه گانه است ، به شکل طعنه آمیزی ، برگرفته از تمام «عدم تفاهم و اشتراک نظر»ها میان «جسی» و «سلین» است که مسبب شکلگیری تمام آن پرحرفیها و مکالمات طولانی مدت است. مکالماتی که گاهی از یک اختلاف کوچک ، آرام ، کنار یک بنای تاریخی یا یک دریاچه پیش میرود و گاهی در سوییت یک هتل ، در نسخهای بسیار بزرگتر و عمیقتر ، با نزاعی تمام عیار…