مختص جامعه سینما:بهروز حسینی/«من شیفته مخاطبم و احساس می کنم جامعه از لحن و نگاه من در اثارم لذت میبرد.» این نظر از آن محسن شایانفر یکی از تهیه کنندگان پیش کسوت سینما و تلویزیون است. او تهیه کنندگی آثاری چون سریال ملکوت و حکایت های کمال را بر عهد داشته و فعالیت هنری خود را از سال۱۳۵۲ با بازی در تئاتر مدرسه و محله شروع کرد و از سال ۱۳۶۳ به روزنامه نگاری و تهیه و تولید فیلم های سینمایی و سریال پرداخت. او که هم اکنون در بستر بیماری است ، اعتقاد دارد که سیاست گذارن و مدیران ، از قهرمان خوششان نمی آیند
سریالهای هست و نیست، خسته دلان، سایه تنهایی ،هنگامه،خانه به خانه.ملکوت همراه با ۱۵ تله فیلم همچون مسافر،ناشناس،مقصد ،وتهیه و ساخت فیلم های سینمایی که با پروانه وزارت ارشاد و تحت نظر انان ساخته شدعبارتند بالاتر از خطر، شب برهنه،مانی و ندا، شاهرگ ،شاخه های بید،مسافر کربلا ،سفر کرده و… .جامعه سینما دیدگاه این سینماگر را از جامعه و مسائل اجتماعی به پرسش گذاشته است که در پی می آید:
آیا هنرمند شدن و ورود به عرصه هنر را امری اختیاری می بینید یا اتفاقی؟
اگر اتفاقی باشد خروجی خوبیندارد، نتیجه آن این همه کارهای ضعیفی است که می بینیم. هنرمندشدن در صورتی خوب است که اختیاری باشد، یعنی این که به سبب اختیار و ذوقی که انسان دارد به دنبالش برود و با تمام موانع مبارزه کند و برای ماندگار شدن در هنر از تمام خلاقیت های فردی خود استفاده کند و این می شود روح تعالی هنر.
افرادی هستند که تحصیلات آکادمیک خاصی ندارند ولی به شدت شناخت خوبی از هنر دارند امروزه از بهترین هنرمندان ما هستند. شما بروید ببینید بر فرض مثال تحصیلات آکادمیک آقای کیمیایی و امیر نادری کجاست؟
این کار یک عشق است، البته عشق به هنر به تنهایی برای ورود به عرصه هنر کافی نیست ، همانطور که تحصیلات به تنهایی کافی نیست. سینمای ایران مختصات خاص خودش را دارد و با هیچ جای دنیا قابل مقایسه نیست.
ابتدا باید مشخص کنی از چه زاویه ای تصمیم داری وارد سینما شوی، می خواهی فیلم تجاری بسازی یا مثل اقای مجیدی آبرویت را حفظ کنی و فیلم بچه های اسمان را بسازی. حالا باید ارتباطات دولتی داشته باشی تا تو را باور کنند.
ولی ما فیلم سازان بدنه هستیم. دلخوشی ما مخاطب است.من شیفته حضور مخاطبم .طبیعتا عمده علایق تهیه کننده به رسانه ایست که اثرش بیشتر مورد توجه مردم قرار میگیرد. عاشق تلویزیون هستم ولی احساس می کنم درتلویزیون وقتم را تلف کرده ام به خاطر همین احساس خوبی ندارم.
چقدر با جنبش «می تو»در سینما موافق هستید؟ آیا اساسا سینمای ایران به فساد گرایش دارد؟
به نظر من این جنبش یک توطئه بود. کلا موافق این مساله نیستم. در سینمای ما حیا هم هست. در جوامع دیگر و حرفه های گوناگون آیا فساد نیست . آیا جامعه وکلا ،بانکداران .پزشکان و پرستاران و احیانا طلبگان و غیره اینگونه نیست. در بقیه مشاغل هم فساد هست ولی چون، معیار ومیزان نیستند، هیچ وقت فوکوس رسانه جمعی قرار نمیگیرند.
درصد این نوع فساد درسینما خیلی پایین است. سینما محکوم است به اینکه فساد و فحشا را در ذات خود دارد، این درست نیست. من اصلا این جنبش می تو را مربوط به سینمای خودمان نمیدانم . ممکن است از بیرون هدایت شده باشد.
سینمای قبل از انقلاب چه فرق اساسی مخصوصا از بعد محتوایی با سینمای بعد از انقلاب دارد؟
سینما اساسا در جهان سوم مانند ما یا هند هر وقت رویا پردازی کرده وقصه گو بوده از خود موفقیت نشان داده است. سینمایی که چندین سال قصه گویی را ازدست داده آسیب پذیر شده است. نتیجه آن می شود سینمای تک لوکیشن تحلیلی. من نمی دانم چگونه این سینما به صورت غالب درآمد.
سینمای قبل از انقلاب به مظاهر دینی خوب اهمیت می داد البته مظاهر بد هم داشت مانند کافه و ……..به طور مثال وقتی قهرمان فیلم می خواست کار مفسده ای انجام دهد با شنیدن صدای اذان منصرف می شد. این اثر گذار بود.
من محصول آن دوره ام. حتی فیلم هایی که بعد از انقلاب موفق شدند از دل یک فیلم فارسی آغاز می شدند و با یک فرمی با دکوپاژ متحول می شدند. من فکر می کنم سیاست گذارن حاضر از قهرمان خوششان نمی آیند، چون اگه موافق قهرمان بودند شخصی مثل آقای هاشم پور خانه نشین نمی شد.
ان ماهیت قهرمان پروری را متاسفانه مدیران ارشاد دوست نداشتند و اشتباه می کردند. سینمای هالیوود با قهرنا هایی که در سینما دارد جنگ های ظالمانه حکومتش را توجیه می کند.
کرونا چه تاثیری بر سینمای ما داشت؟
کرونا خیلی از کارها و مشاغل را در دنیا از رونق انداخت. فضاهای خیلی جدیدی را بر جوامع تحمیل کرد. بر سینما هم تاثیر منفی گذاشت. ولی اگر سینمای خوب وفعالی را داشته باشیم باید اکنون رونق خودش را از سرگرفته باشد. الگوی تماشا را پلتفرم خانگی تغییر داده است وبسیار خسته کننده است.
آیا هنرمند باید نسبت به مسائل روز اعلام موضع کند؟
هنرمند نباید گرایشات سینمایی اش را با مسائل سیاسی بیامیزد. باید با زمینه های اجتماعی دریافتش از موجودیتی که در فضا هست را ارائه دهد در حالی که به ساختار وقوانین کشور لطمه نزند.
هنرمند باید در انچه که خطوط کلی و سیاست های وزارت ارشاد هست نقطه نظرش را بیان کند و راهکار ارائه دهد.این که تحت تاثیر جریان فکری خاصی قرار بگیرد و نظر بدهد ناجوانمردانه هست.
هنرمندان باید در جامعه امید تزریق کنند. دریافت هنرمند از مسائل پیرامون چیزی نباشد که جشنواره های خارجی دنبال انند. تمام رسانه ها، نشریات و مطبوعات باید در جهت تامین روحیه مردم باشد.
به نظر شما تاریک اندیشان ایدئولوژیک سینما چه کسانی هستند؟
به نظر من تاریک اندیشان ایدئولوژیک سینما کسانی هستند که تصور می کنند تاریکی، روشنفکری به وجود می آورد و سعی دارند این نگاهشون را به نسل جوان انتقال دهند.
این ها پاسخ خود را در جشنواره ها می گیرند وبرای سیاه نمایی که بزرگترین ضربه را به اجتماع میزند مورد اقبال جشنواره های خارجی قرار می گیرند.
این سینما راهی به جایی پیدا نمی کند. امکان دارد که من تصور کنم با تیره گی می توانم فضایی را ایجاد کنم که غرب به من صحه بگذارد ولی من دنبال سینمای امید هستم. سینمای تاریکی را دوست ندارم.
آیا فیلم هایی بوده که دوست داشتید همکاری کنید ولی نتوانستید و امروز افسوس آن را می خورید؟
بله خیلی وقت ها یک نگاه آرمانی داری ولی شرایطش محیا نمی شود. نمونه آن فیلم روز واقعه ، از اتفاق های خیلی خوبی بود که از دست دادم. فیلم هامون هم به دلیل اینکه درگیر انجام کاری بودم از دست دادم، فیم سگ کشی و همچنین فیلم آواز قو.
چه خبر و نویدی از کار جدیدتان دارید؟
یک کار سینمایی هست به نام سکه شانس که قرار است تولید کنم و دنیال پروانه ساخت آن هستم. مدیران تلویزیون تازه جابجا شدند ومنتظرم تا متوجه سیاست های آن ها شوم. در این فاصله سعی کردم یک فیلم سینمایی بسازم.علیرغم کرونا وشرایطی که داریم خوشحالم که این کار را خواهم ساخت. اگر به عقب برگردم مطلقا تلویزیون کار نمی کردم وفقط کار سینمایی تولید می کردم.ی۶۹هجخا