مختص جامعه سینما:محسن سلیمانی فاخر/ درسال ۱۹۶۱ فیدل کاسترو مدارس کوبا را برای یک سال تعطیل کرد تا دانش آموزان بتوانند به بقیه مردم که سواد نداشتند،خواندن و نوشتن بیاموزند. در طول ۸ ماه بیسوادی از ۴۰% به ۳% کاهش یافت! کاش می شد چنین کاری برای اهالی هنر و سیاست کرد.
بی سوادی؛ خطرناک ترین نوع ابتذال است .در«دورهمی» نوروز،میهمانانی درقامت مسابقه دهنده حتی پاسخ بدیهی ترین سئوالات را نمی دانستند و«مهران مدیری» صرفا یک دورهمی فراهم ساخته بود تا به ترتیب بازیگران آثارش را در سفره پهن شده خود جای دهد.
مگر میشود کتاب نخواند؟ فیلم خوب ندید،موسیقی خوب گوش نکرد،راجع به تاریخ و سیاست و… نخواند،بعد بازیگر وهنرمند شد.اسفناک است که ازخواندن دوبیت شعر حافظ هم عاجزباشی و حتی سوالات تخصصی درحوزه کاری خود راهم به گوش نشنیده باشی وبعد هنرمند و سلبریتی باشی .
درقسمتی از این دست ساخته مدیری ،پرسش بخشی از فیلم بود.شرکت کنندگان که هیچ،طراحان سئوال و مدیری هم نمی دانند که گزینه غلط است. مشکل اصلی این است که علم و کسب دانش را کنکوری یاد می دهند و یاد می گیرند.برای همین اطلاعات غلط روی آنتن می برند. مشتی از بازیگران و خوانندگان حتی نیمی از پاسخ های سئوالات را نمی دانند .نمی دانند که پایتخت اتریش «وین» است وکتاب« موسیقی کبیر»برای فارابی است.
سوادو آگاهی، الزاما از مسیر تحصیلات اکادمیک نمی گذرد.کسب اگاهی،خود نیاز به معرفت دارد که تصادفی وارثی نیست.سواد،زاییده خواست و طلب و نه میراث وماترک است .
سلبریتی و شبه هنرمندانی که دربرنامه های مختلف رسانه ای حضور اورژانسی دارند.اکثریت بی سوادانی اند که دست بر قضا در جرگه هنر افتاده اند و حتی برای حفظ کرامت خود و احترام به مخاطب،ذره ای به آمادگی و مطالعه نمی اندیشند.
این بی سوادی خیلی دوراز ذهن نیست. برای بازیگری که تنها به کسب درآمد می اندیشد و به هنرواره خود صرفاً به چشم یک منبع درآمد می نگرد.این ناآگاهی در حتی اطلاعات عمومی هم رسوخ میکند اما همین ناآگاهان متبختر را وقتی در شبکه های اجتماعی رصد کنید ،همه صفحات شان مملو از روزمرگی ها،قضاوت ها ،تفاخر و نازش به حضور در این فیلم وآن عرصه هنری است.
این مسابقه و برنامه های مشابه تلویزیونی که خود بر مبنای حمایت ها و رانت های مالی تولید می شود به نمایش و بازتولید بلاهت مدرن منجر شده که در سبک زندگی هنرمندان و مردمان روزگار مشهود است .
وقتی ورود به قاموس هنر راحت شده و بر اساس رانت ،رابطه و منابع مالی است ،ظهور و بروز هنرمند براساس کار تجربی و تحصیلات دانشگاهی کم اهمیت شده است وجولانگه بازیگران بی نیاز به دانش در این عرصه می شود .تجاهلی که غم انگیز و زجرآور است.
اگر از بازیگرانی که با و بی تحصیلات وارد عرصه هنرشده اند سئوال کنید که چند نمایشنامه، فیلم، فیلمنامه، کتاب دیده و خوانده اند نتیجه مشخص خواهد شد. کاری نداریم که واقعا کتاب خواندن برای یک خواننده و بازیگر حرفه ای تا چه حد اهمیت دارد اما واقعا تهیه کننده نباید درخروجی کار قدری به خیر عمومی جامعه فکر کند و از نقش مخرب این کژ سلیقه گی ها بکاهد.
رسانه ملی عمداً یا سهواً درون کم عمق سلبریتیها را رسانهای می کند و آنها نیز سبک زندگیِ سزاوار ،اندام سلبریتی،لباس سلبریتی و سلیقۀ برتر را تعریف کردند و تنها کاری که آنان و سلبریتی ها نکردند ترویج علم و دانش و اگاهی بود .
از داوران کم سواد وغیرمرتبط در«عصرجدید» تا بازیگرانی که قرارداد حضور از این شبکه به آن شبکه و از برنامه فلان به برنامه بهمان دارند ،عرصه و تمهید جلب مخاطب برای تلویزیون شده است. .کاش «مدیری» ها و«علیخانی» ها و دیگر سلبریتی های برنامه ساز از قبل سئوالات و هماهنگی های لازم را در اختیار میهنانان خود قرار دهند تا اگر سهمی در ارتقاء سواد جامعه ندارند لااقل به این میدان بلاهت آتش ندمند.
One Comment
Alireza
سطح پایین بازیگران رو وقتی ازشون سوالات مخصوص حیطه بازیگری میپرسید و پاسخی نداشتند میشه فهمید.چطوری این افراد بازیگر شدند پس؟