مختص جامعه سینما :عابدین پاپی/قهرمان فیلمی از جنس تکوید ( گرد آوردن) یا توده ساختن است نه فیلمی تخصصی و فلسفی – معنا گرا که بتواند پیامد و پی آمدی روشنفکرانه و روشنگرایانه را به نمایش بگذارد. فیلمی عوام گرا که روساخت های جامعه را که متداول شده اند را به تصویرمیکشد . بافتارِ فیلم با نوعی تنیدگی تکویدگون همراه و همگِن است و این تنیدگی حاوی پیام هایی عمومی است.
میتوان گفت برای اولین بار واژه ی قهرمان درمیادین جنگ و در ازمنه های دورتاریخ متداول شد به طوری که درمیدان جنگ چه به صورت گروهی و چه تن به تن جنگجویانی با هم به هماورد می پرداختند و دراین وسط یکی پیروز میشد و دیگری شکست می خورد.
این روند ادامه پیدا کرد تا که به مروزر زمان همین واژه جا پای خود را درسایر رشته ها ومناسبات اجتماعی و فرهنگی و حتا هنری نیز بازکرد به گونه ای که درورزش های باستانی پهلوانی و من بعد درسایر رشته های ورزشی به جایگاهِ اجتماعی قابلِ تأملی دست یافت .به دیگر بیان، باید ابراز داشت که واژه ی قهرمان یک واژه ی اجتماعی است که ریشه درعلم و حرفه ای به نام جنگ دارد و من بعد درسایر رشته ها و به ویژه دربطنِ مسائلِ فرهنگی و اجتماعی و هنری نیز متداول و رایج شده است .
با این تفاسیر میتوان پرسشی این چنینی را مطرح نمود که قهرمان کیست؟ و قهرمانی چیست؟ قهرمان کسی است که درمیدانِ مبارزه پیروز میشود و این مبارزه میتواند مبارزه ی اجتماعی یا فکری باشد و یا هنری و فرهنگی و یا میتواند مبارزه ای درحوزه ی ورزش باشد و مثلن: وقتی یک کُشتی گیر درمیدانِ کُشتی به پیروزی میرسد درواقع آن ُشتی گیر به مقامِ قهرمانی رسیده است .
از جانبی دیگر قهرمانی یک چیستی یا هویت درونی دارد .قهرمان کسی است که برای قهرمانی میچنگد و به دنبالِ چیستی قهرمانی است نه کیستی آن . چیستی قهرمانی نوعی خدمت انسانی- اجتماعی است که قهرمان به دنبالِ کسبِ این نوع قهرمانی است و کیستی قهرمانی نوعی منیّت و ویژگی و منِ فردی است .
درکیستی قهرمانی ، قهرمان به دنبالِ منِ فردی- شخصی و مؤلفه ها و منافع تقریبن شخصی است اما درچیستی قهرمانی، قهرمان درپی منِ اجتماعی و منافع اجتماعی است . او قهرمانی را برای خود نمی-خواهد بلکه این قهرمانی را متعلق ِبه جامعه میداند و برای جامعه قهرمان میشود . بنابراین زندگی مبارزه درمیادین مختلف است که شکل و شمایل زندگی هر کسی با دیگری میتواند متفاوت باشد.
انسان ها وقتی درمعرضِ اتفاق قرار میگیرند درواقع درآنجاست که باید حسِ مبارزه را درخود تقویت کنند. درمسیر زندگی اغلبِ انسان ها به دنبالِ پیروزی اند و از شکست بیزارند ولی شکست درزندگی خود میتواند پیروزی های متعددی را خلق کند. شکست خوردنِ درزندگی خود عاملی ست که انسان به توفیق دست یابد و شاید پیآمد ِهر شکستی موفقیّت باشد . لذا قهرمان تنها به کسی گفته نمیشود که د زندگی به توفیقاتی دست مییابد بلکه خیلی از شکست ها درزندگی آکنده ازتوفیق اند.
قهرمان درواقع یک موضوع اجتماعی را درجامعه روایت میکند. اگر چه چنین موضوعاتی( اجتماعی) درجامعه مشهود است اما پردازش و تودرتو بودنِ فیلم که از یک موضوع مشخص مخاطب و بیننده را به موضوعاتی دیگر سوق میدهد قابلِ توجه و تأمل است .
تِم یا درون مایه ی فیلم اعتراضی- انتقادی است . اعتراضی بدین معنا که اغلبِ دیالوگ های فیلم بازگوکننده ی مسائلی است که درجامعه وجود دارد به مانند بازگو کردنِ فقر و تهی دستی که درجامعه رایج است . فیلم قهرمان به جامعه ای اعتراض دارد که فرهنگِ فقر درآن متداول شده و راهکاری درجهتِ برون رفت از این انومی اجتماعی وجود ندارد.
قهرمان میخواهد بگوید: »« اگرکسی درجامعه با مشکل اقتصادی یا مشکلات دیگر اجتماعی و مسائلی از این قبیل تصادم و روبرو شود چه کسی یا کسانی باید به این موارد پاسخ دهند و درواقع کانون ها و نهادهای پاسخگو چه کسانی اند؟ آیا اگر یک فرد تهی دست با مشکل مالی مواجه شد باید بمیرد و یا تا ابد درزندان زندگی خود را سپری کند؟
بیشتر بخوانید :
خوانش جامعهشناختی«خشونت نمادین»بوردیویی در فیلم«قهرمان»
قهرمان درواقع چنین معضلاتی را درجامعه بررسی میکند که کسی پاسخگوی این معضلات مالی و یا اجتماعی نیست و رحیم ( امیر جدیدی) نمونه ومصداقی بارز از این معضلات مالی است که وقتی با مشکل مواجه میشود کسی نیست که او را دراین گردابِ سهمناک و مخوف نجات دهد و انتقاد بدین مفهوم که فیلم به دنبالِ جدا کردنِ سره از ناسره درجامعه است و کاملن کارگردان درتجزیه، تشخیص و تحلیل جامعه سعه ی صدر میگذارد و امروز ایران را در ابعاد و زوایای محتلف اجتماعی مورد واکاوی قرار میدهد. اصغر فرهادی کاملن منتقدِ وضعیّت موجودِ جامعه ی ایران است و با این فیلم به دنبالِ گذار به وضعیّتی مطلوب تر است .
او میخواهد جامعه به راهکار صحیح و کارآمدی درجهتِ برون رفت از معضلات اجتماعی فرآرو دست یابد . شاید بتوان گفت فیلم قهرمان ازعملکرد و کارکردِ مطلوبی برخوردار شده و این کارکرد موفق را بایستی مرتبطِ با بازی هوشمندانه ی امیر جدیدی درنقش رحیم دانست .
امیرجدیدی مردی کاملن فروتن و پاک دست و جان سخت است که میخوهد این جان سختی درزندگی و مبارزه با زندگی را با پاک دستی جبران کند. درفیلم قهرمان بن مایه انتقادی حاوی این مهم است که نویسنده ی فیلم درصدد برآمده تا که به یک پالایش فکری و پویش فرهنگی و گویش اجتماعی قابلِ توجه و تأملی از اجتماع مبنی بربرون رفت از معضلات اجتماعی دست یابد. نویسنده ی فیلم قهرمان یک منتقد به معنی واقعی است که به دنبالِ تصویر کردنِ واقعیّات جامعه است .
او می-خواهد هر آنچه که هست را به یک هستندگی قابلِ التفات برساند و هر آنچه که نیست را به هست مندی درجهتِ رفع مشکلات تبدیل نماید . رحیم به عنوانِ کارکتر نقش اولِ فیلم قهرمان دارای خدماتی شخصی اعم از لبخندی درخشان و رخشان توأمِ با تعجب و شگفت و البته همراه با ناامیدی است و در جوانبی رحیم درفیلم قهرمان شبیه یکی از فرودستان آثار چارلز دیکنز ( نویسنده ی نامدارانگلیسی و رمان نویس عصرِ نوین ویکتوریاست و او با جیمز جویس از تأثیر گذارترین نویسندگان درزبانِ انگلیسی به شمار میروند) از دیگر صفاتِ بر جسته فیلم که رنگ و لعابی اجتماعی دارد می-توان به چند گویه گی ها درفیلم اشاره نمود که اغلب ِاین چند گویه گی ها ریشه درهمان واژه ی قهرمان دارند به طوری که اگر چه رحیم ( امیر جدیدی) قهرمان فیلم شناخته میشود اما اکثرِ افراد به دنبالِ قهرمان بودن و قهرمان شدن هستند .
تصور برآن است که نویسنده ی فیلم قهرمان به دنبالِ همین موضوع مهم است که جامعه ی ایران جامعه ای قهرمان پرور است و این قهرمانی ها ریشه درتاریخ و بطنِ جامعه درازمنه های متعدد دارد. مهم ترین معضل جامعه ی ایران قهرمان پروری است که این قهرمان پروری دردو بُعد: واقعی وکاذب صورت می گیرد.
در بُعدِ واقعی آن در واقع فردِ قهرمان به حاشیه میرود و افرادِ دیگری جایگزین آن میشوند و این مهم رویه و روالی کند و آهسته را درجامعه ی ما طی میکند و در بُعدِ کاذب آن افرادی قهرمان ِ داستان زندگی میشوند که برای قهرمانی تلاش و کوشش نکرده اند و به دلیلِ یکسری ارتباطات سیاسی- اجتماعی به این جایگاه مهم دست مییابند.
قهرمان کاذب کسی است که بدونِ هیچ تلاشی و تنها از طریق لابی و پارتی و رایزنی های کاذب و دروغین و غیر قانونی به قهرمانی واقعی ( ببرکاغذی) تبدیل میشود که در این فیلم نویسنده به دنبالِ برجسته کردنِ همین موضوعات مهم است .
فیلم قهرمان دارای چند لایه گی ها و چند پایه گی هایی است که این چند لایه گی ها دربطنِ همین جامعه کنونی ایران خیز بر می دارند و به یک خیزآبگی کارآمد و پراهمیّتی تبدیل میشوند.فیلم از پایانِ تلخی بهره مند شده به طوری که مشکل مالی رحیم برطرف نمی شود و دوباره به زندان میرود و این مهم بیانگر آن است که هنز جامعه به آن بایستگی اجتماعی و شایستگی قانونی دست نیافته است تا که بتواند چالش های این چنینی را برطرف نماید .
فیلم قهرمان درجوانبی اشاره به ضعف اقتصادی هنرمندان هم می کند و میخواهد که بگوید به هنرمند درجامعه ی ایران توجه نمی شود و چه بسا هنرمند با مواجه شدن با چنین چالش هایی با بحران اساسی مواجه خواهد شد. دیگر نکته اشاره به بحران مدیریت در جامعه است که این بحران مدیریت به مدیریت بحران تبدیل نمی شود. درواقع رحیم فردی است که با بحران اجتماعی مواجه می شود و کسی نیست تا که این بحران را مدیریت کند و فیلم قهرمان درجوانبی به عدم مدیریت صحیح و بایسته درجامعه نیز اشاره دارد که این مهم درجای جای فیلم به چشم میخورد.
بی تردید فیلم قهرمان هم درنحوه ی روایت و هم درنحوه ی بیان فرم و زبان خوب عمل میکند و اگر چه ایراداتی هم درنوع فرم و زبان وجود دارد اما چنین فیلمی را نمیتوان بی همه چیز و مفلوک دانست .